آخرین اخبار

تفسیر آیات سوره قدر

تقسیم بندی آیات سوره: آیه ی ۱ و ۲ بیان نزول هدایت در شب قدر و تعظیم مقام شب قدر. آیه ی ۳ و ۴ توضیحی پیرامون عظمت شب قدر و اتفاقاتی که در آن شب روی داده است و آیه ی ۵ آخرین وصف را پیرامون مقام و عظمت شب قدر دارد که با […]

اشتراک گذاری
۲۸ تیر ۱۳۹۳
706 بازدید
کد مطلب : 2589

تقسیم بندی آیات سوره:

آیه ی ۱ و ۲ بیان نزول هدایت در شب قدر و تعظیم مقام شب قدر. آیه ی ۳ و ۴ توضیحی پیرامون عظمت شب قدر و اتفاقاتی که در آن شب روی داده است و آیه ی ۵ آخرین وصف را پیرامون مقام و عظمت شب قدر دارد که با این آیه سوره به پایان می رسد.

کل سوره را هم می شود یک واقعیت و خبر به هم پیوسته دانست که دارای اجزائی است که هر جزء آن بیانگر بخشی از عظمتی است که شب قدر دارد و در آن نهفته است. به قول سید قطب رحمه الله بحث از این سوره و از شبی که این حادثه عظیم تاریخ عمر بشر در آن روی داده ، بحثی است بسیار ارزشمند و مهم که بایستی در نهایت فرح و غبطه و شادی عنوان شود.

شبی است که اتصالی مطلق میان آسمان و زمین و میان ملأاعلی و زمین صورت گرفته. شب ابتدای نزول این قرآن بر قلب پیامبر (صلی الله علیه و سلم) شبی که نمونه این شب را زمین و بشریت به چشم ندیده و به قلب هیچ انسانی خطور نکرده . عظمتی که درک و فهمش از توانایی انسانها حتی پیامبر هم خارج است و نصوص قرآن بیان کننده ی این عظمت است. بیان انتشار نور هدایت خداوند بر روی زمینی که از ظلمت پر شده است.

تفسیر آیات:

‏ إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَهُ الْقَدْرِ

ما قرآن را در شب قدر فرو فرستادیم * تو چه می دانی شب قدر کدام است *

در ابتدای سوره ی دخان باز از این شب و عظمت این شب یاد شده آنجا که می فرماید: إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَهٍ مُّبَارَکَهٍ إِنَّا کُنَّا مُنذِرِینَ [دخان/۳]

این جا می فرماید:

۱- ‏ إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ ‏این لیله ی مبارک در سوره ی دخان همین لیله القدر است در سوره ی قدر. در آن شب تمام کارها و اوامر و فرامین حکیمانه به تفکیک از هم نازل شدند. آنچه که واضح است و شکی در آن نیست آن است که این شب قدر شبی از شبهای ماه مبارک رمضان است . چرا که در سوره ی بقره هم بیان شده: شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِیَ أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ [بقره/۱۸۵]

اما ابتدای نزول قرآن در این شب بر قلب پیامبر (ص) بوده است تا این پیام را به مردم برساند و با قرائت و تلاوت این پیام به دلهای یخ زده و سنگ شده و قفل شده ی مردم، حیاتی تازه ببخشد و از آنها شخصیتهای بی نظیر تاریخ عمر بشر را بیافریند.

همچنانکه می دانیم ابتدای نزول قرآن آیات نخستین سوره ی مبارکه علق بوده است که در ماه مبارک رمضان بر قلب پیامبر در حالی که ایشان مشغول عبادت در غار حرا بودند نازل گشته است. در تعیین این شب سخنان فراوانی بر زبان تاریخ نویسان و سیره نویسان جاری شده است بعضی ها معتقد بوده اند که این، شب بیست و هفتم از ماه مبارک رمضان بوده است. بعضی ها معتقد به شب بیست و یکم بوده اند و بعضی ها هم بدون تعیین، معتقد بودند یکی از شب های فرد دهه ی اخیر از ماه مبارک رمضان است. اسم این شب لیله القدر است.

این نکته را قبل از اینکه در بیان لیله القدر سخن بگوییم، یادآور می شویم که فرمود فی لیله القدر، یعنی ما آن (قرآن) را در شب قدر نازل کردیم. این نکته را با صراحت باید بیان کرد که فرموده در شب قدر و اینکه فرموده در شب قدر معنایش این نیست که حتماً کل قرآن در این شب یکجا نازل شده است. بلکه ابتدای نزول قرآن در شب قدر بوده. همچنانکه ما در محاورات خودمان بکار می بریم مثلاً می گوییم فلانی ساعت یک بعدظهر ناهار را صرف نمود. معنی آن این نیست که ناهار را در ساعت یک بعد از ظهر صرف نمود و تمام شد. بلکه شروع نهار خوردن رأس ساعت یک بود ، اما اینکه چقدر طول کشیده بستگی به وضعیت او دارد . تند غذا می خورد یا آهسته غذا می خورد؟ و چقدر غذا می خورد؟

همچنین وقتی که مثلاً گفته می شود ‏ إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ ‏ یعنی ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم ، الزاماً معنی آن این نیست که ما تمام قرآن را در همین شب نازل کردیم و تمام شد. اگرچه بعضی ها آمده اند تفکیک قائل شده اند میان معنی انزال و تنزیل و گفته اند تنزیل یعنی نزول تدریجی و انزال یعنی نزول دفعی که این هم نظری است. حالا بعضی ها هم معتقد بودند که ابتدا قرآن از لوح محفوظ به بیت العزه آمده و از آنجا مجدداً بر زمین نازل شده است.

اما ظاهر امر این است که شروع نزول قرآن در شب قدر بوده است، و گفتیم که شب، زمان تقدیر و تدبیر است و مهم هم این است که در شب این کار صورت بگیرد، که روز، زمان تطبیق آن تقدیرات است. تقدیراتی که در شب صورت می گیرد باید در روز عملیاتی شود. اگر قرار باشد که انسان کل عمرش را در مسیر تقدیر و برنامه ریزی سپری کند، وقتی برای اجرا و تطبیق نخواهد داشت و اگر قرار باشد انسان کل عمر را در حرکت باشد، حرکتش، حرکتی صحیح و مطلوب نخواهد بود. چرا که بر مبنای تقدیر و تدبیر نیست.

لذا بخشی از عمر را باید به تقدیر و تدبیر اختصاص دهد و بخشی را به تطبیق و اجرایی کردن این تدبیرها و تقدیرها تا شخصیتی معتدل و متعادل داشته باشد. آن کسی که روز را با خلق می گذراند، باید شب را با حق باشد وگرنه دچار تقصیر خواهد شد. حادثهای در این شب اتفاق می افتد که همان نزول قرآن است که مجرای حیات و حرکت بشریت را کاماً تغییر می دهد. لذا به تعبیر سید قطب (رحمه الله) لیله القدر مقام و عظمتش آنچنان است که به پیامبر (صلی الله علیه و سلم) می فرماید:

۲- ‏ وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَهُ الْقَدْرِ ‏ و چه کسی تو را در وضعیتی قرار داد که بتوانی کُنه عظمت لیله القدر را درک کنی؟

‏ لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ * تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَهُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمْرٍ ‏

شب قدر شبی است که از هزار ماه بهتر است * فرشتگان و جبرئیل در آن شب با اجازه ی پروردگارشان پیاپی می آیند برای هر کاری

۳- لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ ، چرا که حادثه ای در این ظرف زمانی صورت گرفته که عظیم تر از آن حادثه را در زمین سراغ نداریم. در ضمن لازم نیست کلمه ی الف را محدود کنیم که منظور هزار است و بعضی از علماء و محدثین آمده اند هزار ماه را تقدیر کرده اند که شده هشتاد و چند سال و نتیجه گیری هایی کرده اند که این نتیجه گیری ها زیاد مطلوب و با سیاق آیات جور در نمی آید.

خداوند در بیان عظمت لیله القدر می فرماید: لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ شب قدر بهتر است از هزار ماه.اما اینکه گفته اند عبادت در شب قدر از هزار ماه بهتر است جای بحث است زیرا خداوند نفرموده: العباده فی لیله القدر خیر من الف شهر ، بلکه فرموده لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ ، خود شب قدر بهتر است از هزار ماه و این هزار برای تکثیر است. الزاماً به معنای همین هزار نیست که دقیقاً عدد هزار را برساند و در قرآن این تعبیرات خیلی زیاد بکار رفته است.

۴- تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَهُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمْرٍ ، لذا عظمت این شب بستگی به آن حادثه ای دارد که در این شب روی داده است و ما یک قاعده ی کلی برای حیات خودمان از این مطلبی که خداوند فرموده می توانیم استخراج نماییم و آن این است که ارزش زمان بستگی به کاری دارد که در آن انجام می شود.

حالا چرا لیله القدر ارزشمند است؟ چون کار و حادثه ی مهمی در آن صورت گرفته است که همانا نزول هدایتی است که کل بشریت را تا قیامت از ظلمات مختلف می رهاند و به نور هدایت که صاحب نور آسمانها و زمین است میهمانی می کند. لذا مقام و عظمت لیله القدر بستگی به آن حادثه ای دارد که در آن ظرف زمانی روی داده است و این قاعده را ما باید داشته باشیم و به تعبیر سید قطب رحمه الله «بل لیله القدر خیر من الاف قرون …» بلکه شب قدر بهتر از هزار قرن است، که بشریت در منجلاب گناه و معاصی ، رکود ، جمود و سکون دست و پا می زد و هنوز اندر خَمِ یک کوچه است و به جایی نرسیده است.

لیله القدر بهتر است از هزارها ماه به تعبیر سید قطب، هزارها سال الاف قرون، هزاران سال که از عمر بشریت سپری شده بدون اینکه کمترین تحول مثبت و ایجابی در حیات او روی بدهد و کمترین اثر از آثاری که این شب و حادثه ای که در این شب روی داده بر حیات بشریت به دنبال داشته باشد. خیلی از سالها گذشته که بشریت هیچ اتفاق عظیمی را شاهد نبوده و لذا این شب و عظمتش ودرک این عظمت، خارج از طاقت و توان درک بشریت است.

اینجاست که می فرماید:‏ وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَهُ الْقَدْرِ. ‏اما اینکه احیای لیالی قدر بسیار مهم است در حقیقت به خاطر این است که انسان خود را بیابد. شبهای خودیابی است. شبهای ارزیابی کردن شخصیت است که ما چه داشته ایم و چه چیز را از دست داده ایم؟ چه به دست آورده ایم؟ و این وضعیتی را که داریم و این چیزهایی را که به دست آورده ایم آیا همان چیزی است که مطابق و مناسب و متناسب با استعدادهای ماست؟ یا خیلی از چیزها را از دست داده ایم و در مقابلش خیلی چیزهای بی ارزش را به دست آورده ایم؟ آیا این وضعیتی که داریم آیا همان وضعیت ایده آل و مطلوب است؟

ارزیابی یعنی خودیابی ، یعنی از خود سفر کردن ، یعنی به وضعیت مطلوب رسیدن . یا تصمیم گرفتن برای ترک خود و به خدا رسیدن. تصمیم گرفتن برای جدا شدن از حالتهای ناسالم روحی و روانی و جسمی و سایر ابعاد شخصیتی و رفتن و رسیدن به حالتهای سالم و مطلوب روحی و جسمی و ایمانی و اخلاقی و ماه نزول قرآن بهترین فرصت است چرا که خداوند بدون هیچگونه تقاضایی رحمت خود را شامل حال زمینیان کرده است. بدون هیچ تقاضایی آماده است که نمره بدهد. و کسانی را که طالب بخشش او هستند ببخشاید.

وقتی که اینچنین است ، پس فرصت ، فرصت استثنایی و غنیمت است و زمینه کاملاً فراهم است. شیاطین همه در بند و اسیر و زندانی و رحمت خداوند بدون استثناء کاملاً در دسترس همه ی بندگان است. در این شبها اگر انسان ، برای جبران گذشته تلاشی نکند ، دیگر برای یک سال این فرصتهای طلایی تکرار نمی شود. پس عظمت احیای این شب این است که انسان تصمیم بگیرد به احیاء کردن خود، زنده کردن خود، زنده کردن ابعاد شخصیتی خود.

{لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ} اما اگر شب، شب قدر نباشد، روز هم روز جدیدی نخواهد بود: که دوشم قدر بود امروز نوروز. که اگر اینچنین بود ، به قول حافظ که هر شب ، شب قدر است اگر قدرش بدانی. هر شب ، شب قدر می شود و ماه رمضان تمرینی می شود برای یافتن این قدرها و این ارزشها ، این مقامها، این چیزهایی که باید می داشتم و ندارم و آن جاهایی که باید می رسیدم و هنوز نرسیده ام و در بقیه ی سال این تمرین را تعمیم می دهد که بتواند همه ی شب های خود را به حد شب قدر برساند. تا روزهای بعد از این شبها ، روزهای جدیدی باشند و چه خوش است انسان هر روزش نوروز باشد.

اگرچه الآن به رسم و رسوم ایرانیان می گویند که همان روز اول از ماه فروردین نوروز است و می گویند هر روزتان نوروز باد. این که آسان نیست که هر روز نوروز بشود، باید زحمت کشید تا روز، نوروزی بشود و روزی بشود که انسان از سپری کردنش لذت ببرد. اما در این شب چه حادثه ی عظیمی روی داد؟

اینکه شکی نیست اگر مجلسی، مجلس قرآنی باشد به فرموده ی پیامبر در حدیث صحیح، ملائک رحمت در این مجلس حضور پیدا می کنند. اما در اینجا خداوند متعال می خواهد آن حادثه ای را که در این شب روی داد تصویر کند. این یکی از اسلوبهای تصویری قرآن است. می خواهد عظمت حادثه ای را که در این شب به وقوع پیوسته و ملائکه نازل می شدند تصویر کند. پس ما را به آن صحنه منتقل می کند. {وَالرُّوحُ فِیهَا} ، جبرئیل امین هم در میان آنهاست یعنی ملائک از جلو و عقب ، جبرئیل را همراهی و کاملاً محافظت می کنند.

به تعبیر وارده در سوره جن هم داریم که: عَالِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلَى غَیْبِهِ أَحَداً [جن/۲۶] که آنجا هم در انتهای سوره ی جن اشاره به همین مطلب دارد که خداوند متعال می فرماید: از جلو و عقب مجموعه ای از ملائک روح الامین یعنی جبرئیل را همراهی می کنند تا این پیام را به صورت کامل و تمام برساند. و وقتی این کار را انجام داد، دیگر مأموریتش تمام شده ، و این واضح و روشن است. {تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَهُ وَالرُّوحُ فِیهَا} پس این تصویر حادثه ای است که در آن شب اتفاق افتاده و روی داده نه چیز دیگر.

بعضی ها معتقدند که دوباره روح الامین به همراه ملائک نازل می شوند و قرآن را می آورند این چیزی است خلاف سیاق آیات و بسیار واضح و کاملاً روشن است. اینجا هم در انتهای سوره ی مبارکه جن داریم که خداوند متعال می فرماید: {إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَداً} [جن/۲۷] از جلو و عقب به وسیله ی ملائک دیگری جبرئیل پشتیبانی می شود تا پام خود را کامل و تمام بر زمین و زمینیان ابلاغ کند. {بِإِذْنِ رَبِّهِم} این که فرمان را به طور مستقیم از خداوند گرفته اند و بدون اجازه و بدون برنامه نازل نمی شوند {مِّن کُلِّ أَمْرٍ} در رابطه با تمام امور و فرامینی که بشریت برای رسیدن به رستگاری و خروج از ظلمات به آن نیازمند است.هر امری از اوامر خداوند بخشی از خروج انسان را از ظلمات به سوی نور تأمین و تضمین می کند. من کل امر، یعنی کل اموری که انسان نیازمند به کار بستن آنهاست برای خروج از ظلمات و داخل شدن به نور.

{سَلَامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ}

آن شب ، شب سلامت و رحمت است تا طلوع صبح *

۵- {سَلَامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ} یعنی هی سلام ، آن شب همه اش سلامتی است . تمام لحظات این شب که با هر لحظه ای امری از اوامر خدایی در شرف نزول است که این امر با خود ، سلامتی را از لحاظ فکری ، روحی ، ایمانی و اخلاقی به ارمغان می آورد. تمام این شب سلام است و این آغاز نزول این سلامتی هاست از آسمان تا زمین و تا ۲۳ سال این نزولِ سلام ادامه پیدا کرد. چرا که بشریت محتاج این سلامتی ها بود در ابعاد مختلف شخصیتی تا به کمال برسد.

به تعبیر سید قطب سلامت فکر و اخلاق و سلامت خانواده ، سلامت اجتماع و سلامتی های دیگر. بشریت از قدر لیله القدر غافل بود ، از حقیقت این حادثه غافل بود و عظمت این امر ار نمی دانست اما خداوند بود که با لطف و کرم خاص خودش این سلامتی را ارزانی بشریت گردانید و این سلامت بار دیگر به کالبدهای خشکیده و گندیده ی بشریت دمیده شد تا از آن کالبدها، انسان های وارسته و صاحب شخصیتی ساخته و پرداخته شوند و این سلامتی تا مطلع الفجر ادامه داشت یعنی تا طلوع صبح. چون وقتی که صبح می شود دیگر وقت ارزیابی و برنامه ریزی تمام می شود و شروع تطبیق و اجرایی کردن و عملی کردن برنامه هایی است که انسان در شب قدر فرا گرفته است.

از خداوند متعال می طلبیم که ما را توفیق بدهد در تطبیق آنچه که در شب های قدر بر پیامبر نازل شده و ما هم بتوانیم هر شب را شب قدر کنیم و شاهد روزهای نو و نوروزهایی بعد از این شبهای قدر برای خود و دیگران باشیم.

نویسنده: دکتر محمود ویسی

About Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

* Copy This Password *

* Type Or Paste Password Here *