ذکر ویاد الله
خواسته اسلام بلکه حقیقت اسلام این است که بنده الله تمام زندگی خویش را در چارچوب و دایره احکام اسلام سپری کند و درهرحال و هر کار از الله فرمان ببرد؛ و این امر زمانی ممکن است که آدمی همیشه به فکر و یاد خدا باشد و عظمت و محبت او را کاملاً در دل […]
خواسته اسلام بلکه حقیقت اسلام این است که بنده الله تمام زندگی خویش را در چارچوب و دایره احکام اسلام سپری کند و درهرحال و هر کار از الله فرمان ببرد؛ و این امر زمانی ممکن است که آدمی همیشه به فکر و یاد خدا باشد و عظمت و محبت او را کاملاً در دل خود جای دهد. این از تعلیمات عالیه و ویژه اسلام است که آدمی بهکثرت الله را ذکر و یاد کند و با تسبیح و تقدیس و حمد و ثنای او همواره زبانش را تروتازه نماید. این بهترین و آزمودهترین نسخه برای ایجاد محبت و عظمت الله در قلب است. طبیعی است که انسان با هر کس محبت و رابطه داشته باشد، همواره عظمت و کمال وی در خاطر و اندیشهاش خواهد بود، و ترانه حسن و جمال هر کس را که بسراید و تکرار کند، در دلش محبت و عظمت وی نقش خواهد بست و با مداومت و پیگیری همواره افزایش خواهد یافت.
این یک واقعیت است که کثرت ذکر، چراغ عشق و محبت را روشنتر و شعلهاش را پرفروغتر میکند. همچنین این یک حقیقت است که اطاعت و بندگی کامل که «اسلام» نام دارد، فقط از طریق محبت بهوجود میآید. فقط محبت، یگانه امری است که عاشق راستین را مطیع و فرمانبردار کاملِ محبوب خواهد ساخت. چنانکه گفتهاند: (اگر پرسیدند) عاشقی چیست؟ بگو: بنده جانان بودن.
بههمینخاطر در قرآن عظیمالشأن تأکید زیادی بر ذکر شده است و آنحضرت صلّیاللهعلیهوسلّم نیز فضایل زیادی برای آن بیان کردهاند. مثلاً در سوره احزاب چنین بیان شده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللهَ ذِکْرًا کَثِیرًا وَسَبِّحُوهُ بُکْرَهً وَ أَصِیلًا»؛ ای مسلمانان خدا را یاد کنید، یاد بسیار، و به پاکی بخوانید او را صبح و شام.(احزاب:۴۱ـ۴۲)
و در سوره جمعه آمده است: «وَاذْکُرُوا اللهَ کَثِیرًا لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»؛ و یاد کنید خدا را بسیار تا رستگار شوید شما.(جمعه:۱۰)
در این میان دو چیز چناناند که مشغول شدن به آنها، باعث فراموشی خدا میشود؛ یکی مال و ثروت، و دیگری زن و فرزند. بدین جهت خداوند متعال بهطور صریح نسبت به آن دو به انسان تذکر داده است؛ چنانکه در سوره منافقون میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُلْهِکُمْ أَمْوَالُکُمْ وَلَا أَوْلَادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللهِ وَمَنْ یَفْعَلْ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ»؛ ای مسلمانان مشغول نگرداند شما را اموال شما و نه فرزندان شما از یاد خدا، و هر که چنین کند پس آنان از جماعت زیانکاراناند. (منافقون:۹)
در اسلام ادای نماز در پنجوقت فرض شده است و بدون شک نماز ذکر و یاد الله است، بلکه کاملترین ذکر است. البته برای هیچ مسلمانی شایسته نیست که فقط بر آن بسنده کند و خارج از نماز از یاد خدا غافل باشد. تذکر صریح خداوند است که علاوهبر نماز، درهرحالی که هستید از خداوند غافل نباشید. در سوره نساء فرموده است: «فَإِذَا قَضَیْتُمُ الصَّلَاهَ فَاذْکُرُوا اللهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِکُمْ»؛ پس چون نماز را ادا و تمام کردید، [در خارج از نماز نیز] یاد کنید خدا را ایستاده و نشسته و بر پهلوی خویش.(نساء:۱۰۳)
حتی به کسانی که برای جهاد در راه خدا خارج شدهاند دستور أکید داده شده که از یاد الله غافل نباشند و بهکثرت خدا را ذکر کنند. در سوره انفال آمده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا لَقِیتُمْ فِئَهً فَاثْبُتُوا وَاذْکُرُوا اللهَ کَثِیرًا لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»؛ ای مسلمانان هنگامیکه با گروه کافران روبهرو شدید، پس ثابت قدم باشید و خدا را بسیار یاد کنید شاید شما رستگار شوید.(انفال:۴۵)
از این آیه و آیه سوره جمعه «وَاذْکُرُوا اللهَ کَثِیرًا لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» بهخوبی معلوم میشود که ذکر الله نقش خاصی در پیروزی و رستگاری مؤمنان دارد. و از آیه سوره منافقون نیز روشن شد کسانیکه از یاد خدا غافل هستند در خساره و زیان بزرگی قرار دارند.
در آیهای از سوره رعد نیز یکی از ویژگیهای ذکر الله این بیان شده است که در اثر آن آدمی به آرامش و سکون قلبی دست مییابد: «أَلَا بِذِکْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»؛ آگاه باشید، به یاد خدا دلها آرام میگیرد.(رعد:۲۸)
در حدیثی وارد شده است که از آنحضرت صلّیاللهعلیهوسلّم سؤال شد: در روز قیامت کدامیک از بندگان الله از مقام والاتری نزد الله برخوردار خواهد بود؟ آنحضرت فرمود: کسی که ذکر و یاد خدا میکند؛ چه مرد باشد و چه زن.
در صحیح بخاری و صحیح مسلم از ابوموسی اشعری رضیاللهعنه روایت شده است که آنحضرت صلّیاللهعلیهوسلّم فرمود: «مثال کسی که خدا را ذکر میکند و کسی که خدا را ذکر نمیکند، مثال زنده و مرده است (یعنی ذاکر زنده و کسی که یاد خدا نمیکند، گویی مرده است).»(بخاری:۶۴۰۷)
و از حضرت عبداللهبن عمر روایت شده است که رسول اکرم صلّیاللهعلیهوسلّم فرمود: «برای هر چیز صیقل و درخشانکنندهای وجود دارد، و سوهان و درخشانکننده دل یاد و ذکر الله است و هیچ چیزی در نجات از عذاب الهی، مؤثرتر از ذکر نیست.»(الدعوات الکبیر للبیهقی:۱۹)
حقیقت ذکر
باید بدانیم که حقیقت ذکر این است که آدمی از خداوند غافل نشود؛ یعنی درهرحال و در هر شغلی که هست، به یاد خدا و احکام او باشد. البته لازم نیست که هر وقت با زبان ذکر کند، ولی بندگانی که دارای این ویژگی هستند، خودبهخود زبان آنان مشغول ذکر الله است. و این وضعیت را (که دائماً به یاد خدا و احکام او باشند و غفلت را به خود راه ندهند) بندگانی خواهند داشت که از طریق کثرت ذکر زبانی، کیفیت و حالت خاصی در قلب و مغز خود بهوجود آورند و رابطه خویش را با پروردگار خود مستحکم نمایند.
لذا به کثرت ذکر زبانی نیز نیاز داریم. بعضی از افراد تحصیلکرده عصر حاضر، دچار اشتباه شدهاند که کثرت ذکر زبانی را عملی بیفایده میدانند؛ حالآنکه در احادیث آنحضرت صلّیاللهعلیهوسلّم صراحتاً به آن دستور داده شده است و آنحضرت برای آن، فضایل زیادی بیان فرمودهاند.
از حضرت عبداللهبن بسر رضیاللهعنه روایت است که شخصی به محضر رسول اکرم صلّیاللهعلیهوسلّم حاضر شد و عرض کرد: یا رسولالله! احکام اسلام بسیاراند، شما به من عملی را تعلیم دهید تا محکم و مضبوط بر آن عمل کنم. آنحضرت فرمود: «لایزال لسانک رطباً من ذکر الله؛ همواره زبانت را با ذکر الله تروتازه نگهدار.»(الدعوات الکبیر للطبرانی:۹)
در حدیث قدسی که از ابوهریره رضیاللهعنه روایت شده آمده است: «فرموده خداوند است که هرگاه بنده من مرا یاد میکند و در اثر ذکر من، لبهایش به حرکت درمیآیند، من با او همراه خواهم بود.»(سنن ابنماجه:۳۷۹۲)
اذکار و اوراد خاصی
که آنحضرت تعلیم دادهاند
گفته شد که یاد خدا و کثرت ذکر، محبت و رابطه خاصی با خداوند ایجاد میکند. حالا به کلمات مخصوصی از ذکر که مورد انتخاب آنحضرت صلّیاللهعلیهوسلّم بودهاند، توجه کنیم.
افضلالذکر
از جابر رضیاللهعنه مروی است که آنحضرت صلّیاللهعلیهوسلّم فرمود: «از تمام اذکار، بهترین ذکر «لاإلهإلاالله» است.»(ترمذی:۳۷۱۱)
در حدیث دیگری ابوهریره رضیاللهعنه روایت میکند که آنحضرت فرمود: «هنگامیکه بندهای با اخلاص و قلب پاک «لاإلهإلاالله» میگوید، برای این کلمه دروازههای آسمانها باز میشود تا اینکه این کلمه، مستقیماً به عرش الهی میرود؛ بهشرطیکه آن بنده از گناهان کبیره دوری و اجتناب کند.»(ترمذی:۳۵۹۰)
در حدیث دیگری مذکور است که آنحضرت فرمود: «یکبار حضرت موسی علیهالسلام به خداوند عرض کرد: خداوندا چیزی به من بیاموز تا با آن تو را یاد و ذکر کنم. از سوی خداوند پاسخ رسید که بهوسیله ورد و ذکر «لاإلهإلاالله» مرا یاد کن. حضرت موسی عرض کرد: این کلمه را همگان میگویند، من میخواهم کلمه خاصی را به من بیاموزید. از سوی خداوند خطاب آمد: ای موسی! اگر هفتآسمان و تمام مخلوقات آسمانی و هفتزمین در یک کفه ترازو گذاشته شوند و در کفه دیگر «لاإلهإلاالله» قرار گیرد، کفه «لاإلهإلاالله» سنگینتر خواهد بود.»(مستدرکحاکم:۱۹۳۶)
در حقیقت، شأن و عظمت «لاإلهإلاالله» اینچنین است، ولی مردم آن را لفظ سادهای میپندارند. نگارنده عاجز، از یکی از بندگان مخلص خدا شنیدم که در حالت خاصی خطاب به بنده فرمود: «اگر تمام خزانههای جهان در اختیار کسی باشد و او به من بگوید: این خزانهها را بردار و در عوض آن، ثواب یکبار «لاإلهإلاالله» را که بر زبان گفتهای به من بده، هرگز به آن راضی نخواهم شد.»
شاید این مسئله برای شخص ناآگاهی اغراقآمیز تصور شود، ولی حقیقت این است مقام و عظمتی که برای «لاإلهإلاالله» نزد پروردگار موجود است و بها و قیمتی که این کلمه دارد، اگر خداوند متعال فهم و یقین آن را نصیب بندهای از بندگان خود نماید، حالش چنین خواهد بود که تمام خزانههای جهان را در مقابل یکبار گفتن «لاإله إلاالله» قبول نخواهد کرد.
کلمه تمجید
از سمرهبن جندب رضیاللهعنه مروی است که آنحضرت صلّیاللهعلیهوسلّم فرمود: «بهترین سخنها و بهترین کلمات، این چهار کلمه هستند: سبحانالله، والحمدلله، ولاإلهإلاالله، واللهاکبر.»(العقیدهفیالله)
و در روایت حضرت ابوهریره آمده است که رسول گرامی فرمود: «این کلمات: سبحانالله، والحمدلله، ولاإلهإلاالله، واللهاکبر، برای من از تمام چیزهای دنیا که آفتاب بر آنها طلوع میکند، محبوبتر است.»(مسلم:۷۰۳۲)
در واقع این کلمات بسیار جامع و مفیداند و تمام جوانب حمد و ثنای پروردگار در آنها وجود دارد. در بعضی از احادیث بعد از اللهاکبر، «لاحولولاقوهالابالله» نیز وارد شده است.
یکی از بزرگانِ مخدوم ما، این کلمات را بهطور مختصر چنین تشریح میکرد: «سبحان الله؛ خداوند از هر عیب و نقص و از هر آنچه مناسب شأن وی نیست، پاک است. الحمدلله؛ تمام خوبیها و صفات کمال در الله موجوداند، لذا تمام تعریفها مخصوص او هستند. پس هنگامیکه شأن و عظمت الله چنین است که از هر سخن نکوهیده و نامناسب پاک است و تمام خوبیها و کمالات در ذات او موجوداند، معبود و مطلوب ما هم فقط او است؛ لاإلهإلاالله. و ما فقط بنده عاجز و ناتوان او هستیم و او بسیار والا و بزرگ است؛ الله اکبر. ما بههیچوجه حق بندگی او را نمیتوانیم بهجای آوریم و رسیدن به بارگاه والای او بسیار سخت و مشکل است مگر اینکه او خود کرم و مدد نماید؛ لاحولولاقوهإلابالله.»
تسبیحات فاطمی
حدیث مشهوری است که حضرت فاطمه رضیاللهعنها تمام کارهای خانه را خودش انجام میداد حتی که خودش با مشک آب آشامیدنی میآورد و با آسیای دستی گندم و جو آرد میکرد.
روزی ایشان از آنحضرت صلّیاللهعلیهوسلّم درخواست کرد که نوکر و خادمی به وی بدهد تا در کارها کمکش کند. آنحضرت فرمود: «من چیزی بهتر از خادم به تو میآموزم و آن اینکه بعد از هر نماز و به هنگام خواب سیوسهبار «سبحانالله»، سیوسهبار «الحمدلله»، و سیوچهاربار «اللهاکبر» بگو این برایت از خادم و نوکر به مراتب بهتر است.»(سننابیداود:۲۹۹۰)
در حدیث دیگری فضیلت و خصوصیت این کلمات چنین بیان شده است: «هر کس بعد از هر نماز سیوسهبار «سبحانالله»، سیوسهبار «الحمدلله»، و سیوسهبار «اللهاکبر» و در آخر این کلمات را بخواند: «لا إله إلا الله وحده لا شریک له، له الملک وله الحمد و هو علی کل شی قدیر» تمام گناهان او بخشوده میشوند اگرچه به اندازه کف آب دریا باشند.»(مسلم:۱۳۸۰)
سبحانالله و بحمده
از ابوهریره رضیاللهعنه روایت است که آنحضرت صلّیاللهعلیهوسلّم فرمود: «هرکس صبح و شام یکصدبار «سبحانالله و بحمده» را بخواند، هیچکس از وی ثواب بیشتری در روز قیامت بهدست نخواهد آورد، مگر کسی که همین عمل و یا بیشتر از آن را انجام داده باشد.»(الکلمالطیب:۱۷)
و در روایت دیگری میفرماید که آنحضرت صلّیاللهعلیهوسلّم فرمود: «دو کلمه بر زبان بسیار آسان و در ترازوی اعمال بسیار سنگین و نزد پروردگار بسیار محبوب هستند؛ سبحانالله وبحمده، سبحانالله العظیم.»(بخاری: ۶۴۰۶)
گرچه از آنحضرت صلّیاللهعلیهوسلّم کلمات بسیاری در خصوص اوراد و اذکار نقل شده است، ولی اگر آدمی کلماتی را که ذکر کردیم یا بعضی از آنها را ورد زبان خود سازد، کافی خواهد بود.
در رابطه با ذکر، این مسئله قابل بیان و توجه است که از نظر اجر و پاداش اخروی برای ذکر روش و چارچوب خاصی وجود ندارد. بندگان الله هر کلمهای از ذکر را به هر اندازه با اخلاص و به قصد ثواب بخوانند، ثواب و پاداش آن کاملاً به آنها خواهد رسید. ولی بزرگان و مشایخ طریقت، برای ایجاد کیفیات خاص در قلب، مثلاً برای ازدیاد محبت الله، یا پیدا کردن کیفیت بیداری و حضور قلب، و یا برای علاج امراض خاص روحانی و قلبی، اذکاری را با روشهای خاصی توصیه کردهاند که پایبندی به آنها وسیلهای برای رسیدن به اهداف مورد نظر خواهد بود.
مثال روشن آن این ست که اگر شخصی بهقصد حصول ثواب، سوره فاتحه و یا سورهای دیگر از قرآن را گاهی صبح و گاهی ظهر و گاهی شام تلاوت کند، اشکالی ندارد. ولی اگر بخواهد آن سوره را حفظ کند، باید ضابطه مخصوص حفظ قرآن را رعایت کند. مثلاً در یک جلسه چندینبار پیاپی آن را تکرار کند و به دستورالعملهای اساتید حفظ عمل نماید، در غیر اینصورت، موفق به حفظ صحیح آن نخواهد شد. عیناً چینن است فرق ذکر عمومی که بهقصد ثواب انجام داده میشود و ذکر خاص که حضرات مشایخ بهطور علاج امراض روحانی و یا برای مقاصد دیگر آن را تجویز و پیشنهاد میکنند.
بسیاری از مردم در اثر عدم آگاهی از فرق دو نوع ذکر مزبور، دچار شک و تردیدهای عملی و فقهی میشوند که برای دفع آن، مختصراً این توضیح داده شد.
تلاوت قرآن مجید
تلاوت قرآن مجید نیز ذکر الله و بلکه ذکری بسیار عالی و بلند مرتبه است. [برخی از تحصیلکردههای عصر حاضر میپندارند که تلاوت قرآن مجید بدون فهم معانی آن، امری بیفایده و بیهوده است. شاید این افراد تصور کردهاند که قرآن عظیمالشأن همانند یک کتاب علمی و قانون و یا اخلاق است که خواندن آن بدون فهم معنای آن بیهوده و پوچ است. درحالیکه قرآن مجید از ویژگی خاصی برخوردار است؛ زیرا کتاب الهی است و تلاوت آن همراه با تعظیم و اکرام بیانگر ارتباط و محبت بنده با پروردگار است؛ لذا تلاوت محض قرآن کریم، عبادت مستقلی قرار داده شده است. چنانکه هدف از تلاوت قرآن صرف فهم معانی آن بود، در هر نماز دستور چهار بار خواندن سوره فاتحه داده نمیشد؛ زیرا برای درک مطلب، خواندن یکبار هم کافی بود. در واقع این اشتباهات برای کسانی پیش میآید که خداوند را مانند حکام و سلاطین این جهان، یک حاکم و سلطان میدانند و از شأن محبوب و معبود بودن وی غافل و ناآگاهاند، و یا نگاهی صرفاً عقلی به این موضوع دارند.
قابل ذکر است که پیام و موضوع اصلی قرآن، دریافت هدایت و پند و اندرز و عبرتآموزی است و این امر به فهم و درک مطالب موقوف است. لذا تلاوتی که همراه با تدبر و اندیشه و درک مطالب باشد، از فضیلت بیشتری برخوردار است و باعث سعادت بیشتر شخص بوده و از مقام والایی برخوردار خواهد بود.]
در حدیثی آنحضرت صلّیاللهعلیهوسلّم فرموده است: «فضل و ارزش کلام خداوند در مقابل سایر کلامها، مانند فضل الله در مقابل مخلوقات است.»(مسنددارمی:۳۴۰۰)
در حدیث دیگری از عبداللهبن مسعود رضیاللهعنه روایت است که آنحضرت صلّیاللهعلیهوسلّم فرمود: «هر کس یک حرف از کلام الهی بخواند برایش یک نیکی حساب خواهد شد و اجر همان یک نیکی مانند اجر ده نیکی دیگر است. سپس فرمود: من نمیگویم «الم» یک حرف است، بلکه الف جدا یک حرف، و لام حرفی دیگر و میم حرفی دیگر است.»(ترمذی:۲۹۱۰)
در حدیث دیگری از ابوامامه رضیاللهعنه مروی است که پیامبر گرامی صلّیاللهعلیهوسلّم فرمود: «ای مردم! قرآن بخوانید، قرآن در روز قیامت برای کسانی که اهل قرآن بودهاند، سفارش و شفاعت میکند.»
نکاتی چند پیرامون ذکر
۱٫ برای بندگان برگزیدهای که ذکر در قلب آنان جای گرفته و جزو لاینفک زندگیشان شده، به پایبندی و اهتمام خاصی نیاز نیست. اما برای امثال ما و عامه مردم اگر بخواهیم ارتباط خود را با پروردگار قوی نموده و از برکات و ثمره ذکر بهره ببریم، لازم است حسب حال خود برنامهای تنظیم نموده، در اوقات خاص با تعیین تعداد و کلمات ذکر به آن مشغول شویم و بهتر است که در مورد انتخاب و تعیین کلمات، با شخص صاحب تجربهای در ذکر، مشورت نماییم، یا هر یک از کلمات ذکر شده را که بیشتر با طبیعت ما مناسب است انتخاب و در وقت تعیین شده بخوانیم. همچنین برای تلاوت قرآن کریم وقت خاصی تعیین نماییم.
۲٫ با هر کلمهای که خدا را ذکر میکنیم، در حد امکان به معنا و مفهوم آن نیز توجه داشته باشیم و ذکر ما همراه با شعور و استحضار عظمت و محبت الله باشد، و چنین یقین داشته باشیم که خداوند با من همراه است و هر سخن مرا میشنود.
۳٫ برای ذکر، وضو شرط نیست، ولی با وضو تأثیر و نورانیت آن افزون میشود.
۴٫ قبلاً گفته شد که از تمام کلمات ذکر، کلمه تمجید «سبحانالله، والحمدلله، ولاالهالاالله، واللهاکبر» بسیار جامع است اگر آن را ورد زبان خود سازیم همه چیز در آن وجود دارد. بیشتر علما و بزرگان خود را مشاهده نمودم که به عامه شاگردان و ارادتمندان خویش، همین کلمه را بهطور ذکر مستقل همراه با استغفار و درود، تلقین کردند.
خداوند به همه ما توفیق عنایت فرماید تا با ذکر او، دلهایمان آباد و زبانهایمان تروتازه باشد و انوار و برکات و نتایج آن شامل حالمان گردد.
- منبع: ندای اسلام
- علامه محمّدمنظور نعمانی
- ترجمه عبدالمجید مرادزهی خاشی
دیدگاهتان را بنویسید