آخرین اخبار

قتل و نزاع در استان سیستان و بلوچستان با بررسی سه مؤلفه: فقر مادی، فقر معنوی و فقر فرهنگی

هر روز شاهد افزایش نزاع، درگیری قومی، قتل و سرقت مسلحانه در سطح شهرهای استان سیستان و بلوچستان هستیم. جنگ های طایفه ای به شدت افزایش پیدا کرده است و خانواده های زیادی داغدار و بی خانمان شده اند، استعدادهای زیادی نیز جانشان را در راه قاچاق سوخت و درگیری های طایفه ای و شرارت […]

اشتراک گذاری
۳۱ تیر ۱۳۹۴
301086 بازدید
کد مطلب : 3805

هر روز شاهد افزایش نزاع، درگیری قومی، قتل و سرقت مسلحانه در سطح شهرهای استان سیستان و بلوچستان هستیم. جنگ های طایفه ای به شدت افزایش پیدا کرده است و خانواده های زیادی داغدار و بی خانمان شده اند، استعدادهای زیادی نیز جانشان را در راه قاچاق سوخت و درگیری های طایفه ای و شرارت دزدان از دست داده و تعدادی نیز دارایی شان به تاراج رفته است. همه به راحتی به تفنگ دسترسی پیدا کرده اند، سلاح هایی که به بهانه های مختلف از شکاری و …، در اختیار همگان قرار گرفته است، حال اینکه دیرباز است که بعلت خشکسالی موجودی بجز انسان برای شکار یافت نمی شود و روزانه شاهد حمل این سلاح در سطح خیابان های شهر هستیم، سلاح به یک چیز عادی برای جوانان ما تبدیل شده است و همه به داشتن آن افتخار می کنند و چه بسا بیشتر درگیری ها توسط همین سلاح های مجوز دار صورت می پذیرد، نوجوانان ما بجای گرفتن قلم در دست سلاح در دستشان است!!! جامعه دیگر فریادش از این همه قتل و کشتار و برادرکشی بلند شده است.

به گزارش مدرسه دارالقرآن سراوان  به نقل از مصاحبه اختصاصی ندای زاهدان- سعید محمد زهی (کارشناس ارشد علوم سیاسی)-هر روز شاهد افزایش نزاع، درگیری قومی، قتل و سرقت مسلحانه در سطح شهرهای استان سیستان و بلوچستان هستیم. جنگ های طایفه ای به شدت افزایش پیدا کرده است و خانواده های زیادی داغدار و بی خانمان شده اند، استعدادهای زیادی نیز جانشان را در راه قاچاق سوخت و درگیری های طایفه ای و شرارت دزدان از دست داده و تعدادی نیز دارایی شان به تاراج رفته است، انعکاس این خبرها در فضاهای اجتماعی به شدت گسترش پیدا کرده و چهره ای خشن و ناامن از استان به نمایش گذاشته است که این امر باعث عدم جذب سرمایه گذار و توریست در استان شده است، مدیرکل پزشکی قانونی سیستان و بلوچستان در این خصوص گفته: آمار نزاع در این استان طی سه ماهه نخست سال با دو درصد رشد نسبت به مدت مشابه سال قبل روبرو شده است.
همه به راحتی به تفنگ دسترسی پیدا کرده اند، سلاح هایی که به بهانه های مختلف از شکاری و …، در اختیار همگان قرار گرفته است، حال اینکه دیرباز است که بعلت خشکسالی موجودی بجز انسان برای شکار یافت نمی شود و روزانه شاهد حمل این سلاح در سطح خیابان های شهر هستیم، سلاح به یک چیز عادی برای جوانان ما تبدیل شده است و همه به داشتن آن افتخار می کنند و چه بسا بیشتر درگیری ها توسط همین سلاح های مجوز دار صورت می پذیرد، نوجوانان ما بجای گرفتن قلم در دست سلاح در دستشان است!!! جامعه دیگر فریادش از این همه قتل و کشتار و برادرکشی بلند شده است.
شاید راه را اشتباه رفته ایم، نمی دانم اما این را می دانم که ما چنین نبودیم، میارجلی، غیرت، مردانگی، دین داری و از خودگذشتگی دیربازیست از میان ما بار بربسته است، عصبیت، جهل و جمود بر قومیت ها حاکم شده است، سال هاست دنیا جنگ های فیزیکی را کنار گذاشته است و جنگ جنگ نرم و قلم است و میدان نبرد میدان علم است، اما ما هنوز پایمان درگیر مسایل و مشکلات عصر قابیل است ما بجای پرورش استعدادهای درخشان و رقابت با دنیای مدرن استعدادهایمان را فدای نزاهای قومی کرده ایم و آنها را راهی گور می کنیم و چه بسا فردا نوبت ما باشد که فدای این تحجر قومی باشیم. نزاها به حدی شده که حرمت ماه رحمت را هم زیر پا گذاشتیم و حرمت شکنی کردیم، دهه های رمضان هر یک بوی خون می داد، لیله القدرها رنگ خون به خود گرفته بود انگار مصداق این آیه قرآن ما هستیم که می گوید: خویش را به دست خویشتن به هلاک مسپارید؛ باید چاره ای اندیشیده شود، علما، تحصیلکردگان، ریش سفیدان، دولت و ملت همه و همه پای به میدان بگذاریم و دست به دست هم دهیم تا خشونت ها بخوابد باید قدرت و توانمان را برای آبادانی شهر و کشورمان بکار ببریم و امنیت را به شهرهایمان برگردانیم. با بررسی به قضایا و نزاهای اخیر در استان عوامل متعددی دخالت دارد که بنظر فقر معنوی، فقر مادی و فقر فرهنگی تاثیر بسزایی دارند.
۱_فقر معنوی: همانطور که می بینیم در استان روز به روز بر تعداد مدارس دینی و مساجد افزوده می گردد، جمعیت زیادی در مساجد حضور پیدا می کنند، اما هنوز شاهد برادر کشی، قتل، دزدی، جنایت، حق مردم خوری و …، هستیم، بنظر ما مسلمان شده ایم، اما مومن نه! باید بر عقیده مردم کار کرد، باید الویت های دینی را شناخت و روحانیت لازم است از منظر روانشناسی و عقیدتی و و شناخت ارزشهایی دینی با مردم بر خورد کنند، علما باید فاصله بین مسلمان بودن تا مومن بودن را کم کنند. جامعه در شرایط فعلی بیش از گذشته به عالمان دلسوز و ربانی نیاز دارد که بر ایمان افراد کار کنند. اتحاد و یکپارچگی علما ضرورت کنونی جامعه می باشد که نقش تاریخی خود را بار دیگر ایفا کنند.
۲- فقر مادی: سیستان و بلوچستان بعلت آب و هوای گرم وخشک و عدم زیرساخت های صنعتی، نسبت به جمعیتش فاقد کارخانجات و شرکت های تولیدی می باشد. متاسفانه از مرز، دریا، جاذبه های توریستی و مناظق آزاد بعلت عدم مدیران توانمند استفاده نشده است و مدیران از مرز بعنوان فرصت استفاده نکرده بلکه نگاهشان امنیتی بوده است و با ایجاد دیوار بتنی و کانال باعث از بین رفتن بسیاری از فرصت های شغلی مردم منطقه شده اند، خشکسالی نیز بر این مشکلات افزوده، قشر تحصیلکرده و بی سواد بعلت عدم یافتن کار مناسب یا به استانها و کشورهای دیگر کوچ کرده و یا به کار خلاف روی آورده اند، مرز نیز بعنوان یک فرصت طلایی برای کارهای خلاف دیده شده است، دزدی، قاچاق مواد مخدر، قاچاق سوخت، قاچاق انسان و حتی قاچاق اسلحه باعث شده افراد بعلت عدم دسترسی به کار مناسب به ناچار برای گذراندن زندگی به آن روی بیاورند و تحریم های اخیر نیز باعث فقر بیشتر مردم منطقه شده است. به یاد حدیث معروف می افتیم که کاد الفقر ان یکون کفرا نزدیک است که فقر سبب کفر شود.
۳- فقر فرهنگی: ملت بلوچ، دارای پیشینه تاریخی و آداب رسوم پسنیده می باشد، میار جلی، از خودگذشتگی، مهمان نوازی و …،که روزگاری جز ارزشهای این قوم به شمار می رفته اند دیگر کم رنگ شده اند، نظام سردار سالاری، کدخدایی و ریش سفیدی دیگر آن قدرت سابق را ندارد و بیشتر سرداران دیگر نمی توانند نقش کاریزماتیک را که در گذشته ایفا کرده اند در جامعه و حتی قبیله خود ایفا کنند، از سوی دیگر شاهد رشد تحصیلکردگان حوزوی و دانشگاهی هستیم، با وجود همه تفاسیر هر روز شاهد کم رنگ شدن ارزش ها و عرف های مردم منطقه می باشیم، شاید یکی از دلایلش شکاف عمیق بین تحصیلکردگان و عوام جامعه باشد، روزگاری تفنگ برای این مردم به مثابه دفاع از وطن، جان، مال و هم کیشان بوده اما اکنون تفنگ برای انتقام، نزاع، قتل و برادر کشی استفاده می گردد، متاسفانه طرح هایی که از سوی دولت برای امنیت منطقه و تفنگ دار نمودن همه اقشار از کوچک تا بزرگ انتخاب شده درست از آب درنیامده و برعکس باعث ناامن شدن استان شده است و نیاز است این سیاست ها دوباره بازبینی شود، زیرا سیاست های اشتباه دولت در واگذاری مرز به افراد بومی فاقد صلاحیت که حتی یک روز تخصص لازم را کسب نکرده بر مشکلات افزوده است، سیاست جایگاه دادن حقوقی به افراد حقیقی و در اختیار گذاشتن تفنگ و چند چریک باعث سواستفاده آنان از این جایگاه گردیده است که خود به بحرانی عمیق در استان تبدیل شده و چنانچه چاره اندیشی نشود در آینده شاهد درگیری های شدید طایفه ای خواهیم بود که امنیت تمام منطقه را بر هم خواهد زد.
انتظار آن است دست‌اندرکاران در نیروی انتظامی و قضایی در زمینه مشکلات قومی و فامیلی، کسانی را که مرتکب قتل می‌شوند مورد تعقیب قرار داده و مجازات نمایند تا خود فامیل درصدد انتقام‌جویی برنیایند و انتقام را باید مقامات قضایی و کسانی که مسئولیت برقراری نظم و امنیت را برعهده دارند به دست بگیرند. همچنین با سارقان مسلح به شدت برخورد شود تا نتوانند امنیت و آسایش مردم را برهم زنند.
در صلح و آشتی طوایف و بخشیده شدن قاتلان باید تجدید نظر شود، هرچند که فرد از خون خود می گذرد ولی دولت نباید از حقش بگذرد، زیرا مسئولان امنیتی استان سیستان و بلوچستان بسیاری از قاتلان در درگیری های طائفه ای را بازداشت نمی کنند و صرفا به ایجاد صلح در بین طوائف تلاش می کند که این امر نتیجه معکوس داده است و چه بسا بعد از مدتی و با بزرگ شدن فرزندان مقتول به انتقام جویی و خون خواهی برخیزند.
باید ارزشها، عرف ها و سنت های قومی و ملی خود را دوباره بازبینی کنیم و نیاز است قشر تحصیلکرده حوزوی و خصوصاً دانشگاهیان در روابط خود با عوام جامعه تجدید نظر کنند تا جامعه بسوی رشد و شکوفایی و ترقی حرکت کند.
در این خصوص چند پیشنهاد لازم دانستم:

۱- تشکیل کارگروه تخصصی از ریش سفیدان، علما، تحصیلکردگان و شخصیت های نظامی و امنیتی و ارایه راهکار برای حفظ امنیت
۲_ نشت های چهره به چهره با عوام مردم و برگزاری همایش های مشترک آسیب شناسی بین علما، تحصیلکردگان و ریش سفیدان
۳_نگرش نو و بازنگری ارزشهای و عرف های ملی و قومی
۴_ تشکیل سازمان های مردم نهاد و خیریه
۵- تشکیل صندوق های حمایت تحصیلی
۶- تأسیس کارخانجات
۷- استفاده بهینه از ظرفیت مناطق آزاد و ایجاد فرصت شغلی برای افراد بومی
۸-حذف موازی کاری ارگان های نظامی و امنیتی و در دست گرفتن امنیت توسط یک ارگان
۹- استفاده از صاحب نفوذان و کارشناسان جامعه در شورای تامین استان
۱۰- عدم برگزاری نماز جنازه برسارقین و فردی که مرتکب قتل شده است
۱۱_خلع سلاح تمام افراد حقیقی
۱۲_برخورد شدید در ملاء عام با افرادی که باعث ناامنی می شوند
۱۳- پیگیری تمام قضایا از طریق قانون و مجرای قانونی توسط مردم
۱۴- برخورد شدید از سوی مقامات قضایی و عدم تخفیف برای قاتلان و اغتشاش گران جامعه

۱۵- تجدید نظر دولت در دادن سلاح به افراد
۱۶- بازگشایی و نظارت بر مرز و بازارچه های مرزی

About Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

* Copy This Password *

* Type Or Paste Password Here *