پاسخ به سه شبهه کفار
وَإِن تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَئِذَا کُنَّا تُرَابًا أَئِنَّا لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ أُوْلَـئِکَ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِرَبِّهِمْ وَأُوْلَئِکَ الأَغْلاَلُ فِی أَعْنَاقِهِمْ وَأُوْلَـئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدونَ (رعد – ۵) شبهه اول: «و اگر تعجب کنی» ای محمد ص از تکذیب آنان «پس این سخن آنان عجیبتر است» که در تکذیب معاد گفتند: «آیا وقتی خاک شدیم، […]
وَإِن تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَئِذَا کُنَّا تُرَابًا أَئِنَّا لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ أُوْلَـئِکَ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِرَبِّهِمْ وَأُوْلَئِکَ الأَغْلاَلُ فِی أَعْنَاقِهِمْ وَأُوْلَـئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدونَ (رعد – ۵)
شبهه اول:
«و اگر تعجب کنی» ای محمد ص از تکذیب آنان «پس این سخن آنان عجیبتر است» که در تکذیب معاد گفتند: «آیا وقتی خاک شدیم، به راستی در آفرینش جدیدی خواهیم بود؟» یعنی: آیا از بستر خاکیمان دوباره به خلعت وجود آراسته میشویم و به میدان حشر و نشر در عرصهگاه معاد باز میآییم؟ بدینگونه، اعاده حیات خویش را انکار کرده و آن را بعید پنداشتند در حالیکه پروردگار توانا بر ایجاد خلق بیهیچ گونه نمونه سابقی، به طریق اولی بر اعاده مجددشان نیز توانا میباشد «اینان همان کسانی اند که به پروردگارشان کفر ورزیدهاند» یعنی: این گروهی که منکر قدرت حق تعالی بر بعث و حشرند، در حقیقت کسانیاند که در کفر لجاجت ورزیده و در پیمودن درکات منحط آن، به پله نهایی رسیدهاند «و در گردنهایشان غل و زنجیرهاست» پس این غل و زنجیرها آنان را از راه ایمان بازمیگرداند و بنابراین، به ایمان آوردن قادر نمیشوند. به قولی: غل و بندها عبارتاست از اعمال بدشان که همچون گریبانگیر بودن طوق برگردن، گریبانگیرشان میشود. ابوحیان میگوید: «در قیامت زنجیرها و طوقها در گردنهایشان است و آنان را با آن زنجیرها بهسوی دوزخ میکشانند» «و ایشانند اهل آتش، جاودانه درآنند».
وَیَسْتَعْجِلُونَکَ بِالسَّیِّئَهِ قَبْلَ الْحَسَنَهِ وَقَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِمُ الْمَثُلاَتُ وَإِنَّ رَبَّکَ لَذُو مَغْفِرَهٍ لِّلنَّاسِ عَلَى ظُلْمِهِمْ وَإِنَّ رَبَّکَ لَشَدِیدُ الْعِقَابِ (رعد – ۶)
شبهه دوم:
«و پیش از حسنه، بهشتاب از تو سیئه میطلبند» سیئه: عذاب مهلک، و حسنه: عافیت و راحت و سلامتی است. یعنی: آنان از شدت کفر، عذاب را قبل از سلامت و عافیت میطلبند «حال آنکه پیش از آنان عقوبتها گذشته است» یعنی: برامثالشان از تکذیبکنندگان، عذابها گذشته است پس چرا از سرگذشتهای ننگین پیشینیانشان درس عبرت نگرفته و از فرود آمدن نظیر آنچه که بر امتهای پیشین گذشته است، خود را بر کنار نگه نمیدارند «و بهراستی پروردگارت بر مردم بخشایشگر است» یعنی: صاحب گذشت و بخشایشی بزرگ است «با وجود ستمکار بودنشان» پس با وصف استمرارشان در ارتکاب گناه، به شتاب عذابشان نمیکند و این است راز عدم فرود آمدن عذاب عاجل برآنان.
ابنعباس میگوید: «این امیدوارترین آیه در کتاب خداY است». سعیدبنمسیب؛ میگوید: چون این آیه نازل شد، رسول خدا ص در حدیث شریف فرمودند: «اگر عفو و گذشت خداوندY نمیبود، هیچکس به گوارایی و خوشی زندگی نمیکرد و اگر بیم و عذاب وی نمیبود، بیگمان هر کس بر عفو و کرمشتکیه میکرد»، یعنی: از ارتکاب هیچ محظوری ابا نمیورزید. «و بیگمانپروردگارت سخت کیفر است» پس سرکشان تکذیبکننده کافر را به عذابی سخت ـ بر وفق آنچه مشیت وی اقتضا کند ـ عذاب میکند، بدین جهت، او مهلت میدهد اما مهمل و متروک نمیگذارد و سرانجام به حساب کارها رسیدگی میکند.
وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُواْ لَوْلآ أُنزِلَ عَلَیْهِ آیَهٌ مِّن رَّبِّهِ إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ وَلِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ(رعد – ۷)
شبهه سوم:
«و کافران میگویند: چرا بر این پیامبر نشانهای آشکار از سوی پروردگارش نازل نشده است؟» یعنی: چرا بر او معجزه دیگری غیر از آنچه با خود از آیات معجز آورده، نازل نگردیده، همچون معجزات حسیای که بر پیامبران دیگر نازل شد، مانند عصای موسی و شتر صالح و امثال آن؟ عجب است که آنها نشانههای حسیای مانند انشقاق قمر، انقیاد درخت، تبدیلشدن عصا به شمشیر، جوشیدن آب از بین انگشتان پیامبر ص و امثال آن از معجزات را دیدند، اما از روی عناد باز هم نشانههای جدیدی درخواست کردند. پس بدان که مشکل آنها نبودن نشانه ومعجزه نیست «ای پیامبر! تو فقط هشدار دهندهای» که آنان را از آتش دوزخ بیم وهشدار میدهی و کار معجزات به تو هیچ ارتباطی ندارد. آری! رسول خدا ص طبق فرمان الهی مسؤولیت انذار و بیمدهی را که بر عهدهشان بود، به نیکوترینشکل بهسر رسانده و به بلیغترین وجه انجام دادند «و برای هرقومی راهنماییاست» یعنی: پیامبری است که آنان را بهسوی آنچه که هدایت و رشدشان در آناست، دعوت و راهنمایی میکند.
منبع: تفسیر انوارالقرآن – اثر استاد عبدالرئوف مخلص
دیدگاهتان را بنویسید