آخرین اخبار

آلمانی‌ها و کانادایی‌ها را هم ما آزاد کردیم!/ بیشترین امید اهل‌سنت به دوران روحانی است

«مولوی عبدالحمید» نامی است که بیشتر بعد از آزادی مرزبانان به گروگان گرفته شده ایرانی بر سر زبان‌ها افتاد؛ امام جمعه اهل تسنن زاهدان و از چهره‌های پرنفوذ در منطقه سیستان و بلوچستان که البته از حامیان روحانی در انتخابات یازدهم هم بود. مولوی عبدالحمید که با پادرمیانی توانست مرزبانان گروگان گرفته شده را آزاد […]

اشتراک گذاری
۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۳
488 بازدید
کد مطلب : 2263

«مولوی عبدالحمید» نامی است که بیشتر بعد از آزادی مرزبانان به گروگان گرفته شده ایرانی بر سر زبان‌ها افتاد؛ امام جمعه اهل تسنن زاهدان و از چهره‌های پرنفوذ در منطقه سیستان و بلوچستان که البته از حامیان روحانی در انتخابات یازدهم هم بود. مولوی عبدالحمید که با پادرمیانی توانست مرزبانان گروگان گرفته شده را آزاد کند با این روش حالا بحران بی‌آبی سیستان و بلوچستان را هم حل کرده است. او در گفت و گو با هفته‌نامه “صدا” این نوید را می‌دهد که آب از سد افغانستان صد در صد باز شده است. رودخانه هیرمند پرآب شده و تمام کانال‌ها جاری‌اند و آب مازاد در دریاچه هامون می‌ریزد و امید است هامون بار دیگر زنده شود.

  
شما از حامیان دکتر روحانی در انتخابات ریاست جمهوری بودید. پیش از انتخابات پیش‌بینی می‌کردید که آقای روحانی و اصلاح‌طلبان پیروز انتخابات باشند؟
این پیش‌بینی را نداشتم که ایشان در مرحله اول به پیروزی برسد. اما این پیش‌بینی را داشتم که از همه نامزدهای مطرح رای بیشتری خواهند داشت.  با توجه به سخنانی که مطرح کردند و وعده‌هایی که دادند و بر چیزهایی انگشت گذاشتند که مشکل کلان مردم ایران بود، فکر می‌کردم بیشتر از همه رای خواهند آورد. هم مشکلات اقوام و مذاهب رامطرح کردند و هم در باره آزادی‌های قانونی که با مشکلاتی مواجه است،قول دادند که قانون را اجراو جلوی قانون گریزی را می‌گیرند و به اقوام و مذاهب که مورد تبعیض قرار گرفته بودند وعده مشارکت و رفع تبعیض دادند. سخنان آقای روحانی بسیار کارشناسانه و دقیق بود ومن حس کردم اکثریت مردم ایران به ایشان رای می‌دهند، ولی فکر نمی‌کردم که در مرحه اول پیروز شوند. مردم ایران با بصیرت بالایی که داشتند، همه را غافلگیر کردند.

در میان دولتهای بعد از انقلاب، بیشترین و کمترین رضایتمندی را از کدامیک از دولت‌ها داشتید؟ کدام یک از دولت‌ها بیشتر به اقلیت‌های قومی و مذهبی توجه داشتند و ارتباط‌شان با شما یا شما با آنها بیشتر بوده و کدام کمتر؟
شیوه ما از همان اوایل انقلاب تا الان با همه دولتها یکسان و بر مبنای تعامل و همکاری بوده است. البته بعضی از دولتها بودند که اهل سنت بیشتری رای را به آنها دادند، مثل اصلاح‌طلبان و دولت آقای خاتمی که آن زمان رقابت شدیدی در میان بود، اهل سنت ایران پشت سر آقای خاتمی و اصلاح‌طلبان اتفاق کردند طبعا ارتباط ما با اصلاح‌طلبان بیشتر بود. قبل از آن هم این جناح بندی‌ها چندان مطرح نبود مثلا در دولت آقای هاشمی رفسنجانی با مقام رهبری زیاد این مسائل مطرح نبود. با این حال با همه دولتها ارتباط ما برقرار بوده ولی در دوره اصلاح‌طلبان ارتباط بیشتر بود. اما در دوره آقای احمدی‌نژاد اگر چه از طرف ما رابطه برقرار بود اما از طرف آنها تعامل ضعیف بود. اما به هر حال گلایه محوری‌ای که از اوایل انقلاب تا آخر دوره آقای احمدی نژاد مطرح بود در باره عدم مشارکت اهل سنت در پست‌های کلیدی و مدیریت‌های کلان کشور و مدیریت‌های منطقه‌ای بوده است. از همان اوایل انقلاب نه در مدیریت‌های کلان و نه در مدیریت‌های منطقه‌ای اهل سنت را به کار نگرفته‌اند. در مدیریت منطقه هم تعادل را بین اقوام و مذاهب مردم منطقه رعایت نکردند. در دوره اصلاحات هم همین گلایه از طرف ما مطرح بود. بارها ملاقات داشتیم. اصلاح‌طلبان هم معتقد به آزادی‌های قانونی بودند. اهل سنت از اینها بهره بردند منتها در ارتباط با به کارگیری اهل سنت اصلاح‌طلبان هم موفق نشدند.

شما با خود آقای خاتمی دوبار دیدار داشتید؟
بله. از اوایل انقلاب همیشه نخبگان و علمای اهل سنت با روسای جمهوری ملاقات داشته و همیشه هم گلایه‌مند بودند و بیشترین گلایه در مورد مشارکت بوده است. در دوره آقای رفسنجانی دوبار و در دوره آقای خاتمی هم سه بار ملاقات داشتم و همین گلایه‌ها مطرح بوده که وضعیت این طور است و شما فکری بکنید. اما همه اینها و مخصوصا اصلاح‌طلبان می‌گفتند که ما تحت فشار هستیم و به همین دلیل نمی‌توانیم این خواسته‌ها را عملی کنیم. در دوره آقای احمدی نژاد هم ملاقات بوده و این مسائل مطرح شده است، ولی سخت‌ترین دوره که تقریبا فشار بیشتری بر اهل سنت آمده مربوط به دوره آقای احمدی‌نژاد بوده است. دوره ریاست جمهوری نهم و دهم تبعیض بیشتری در باره اهل سنت اعمال شد و به کارگیری اهل سنت در مناصب مدیریتی از همیشه کمتر بود. با توجه به وعده آقای روحانی که به اقوام و مذاهب رسیدگی می‌کنند. در این دوره اهل سنت بیشتر از هر دوره دیگری امیدوار است. حتی نسبت به دوره اصلاح‌طلبان و دوره‌های گذشته، بیشترین امیدی که اهل سنت بسته به دوران آقای روحانی است.

در دولت احمدی نژاد مشخصا چه محدودیت‌هایی برای شما ایجاد شد؟
فشارهای مذهبی خیلی زیاد بود. آزادی‌های مذهبی با مشکلات مواجه بود. مثلا نمازعید یا نماز جمعه اهل تسنن را در کلانشهرها یا شهرهایی که در آنها اهل سنت اقلیت هستند تعطیل کردند. در باره تعلیم فرزندان و نمازخانه‌هایی که اهل سنت داشتند بسیاری از موارد با مشکلات مواجه می‌شدند. به خصوص که در دوران ریاست آقای احمدی نژاد درشورای عالی انقلاب فرهنگی طرحی را تصویب کردند که معروف به «ساماندهی» بود. بنابر این طرح، مدارس و کل تعلیم اهل سنت زیر چتر «ساماندهی» قرار می‌گرفت. برداشت اهل سنت این بود که به هر حال این موضوع محدودیت‌های جدیدی برای آنها ایجاد می‌کند. چون در واقع می‌خواستند مساله تعلیم  تربیت را در اختیار خود بگیرند. دغدغه‌های زیادی ایجاد و ملاقات‌هایی انجام شد و در قالب هیاتی از اینجا به تهران رفتیم و ۹ روز در تهران بودیم. با مسئولان مختلف رئیس مجلس و آقای احمدی نژاد و مسئولان دیگر ملاقات کردیم. متاسفانه فشارهای زیادی که من نمی‌خواهم در این گفت و گو آنها را بازگو کنم بر ما وارد شد.

این ملاقات‌ها نتیجه‌ای داشت؟ به خواسته‌های شما ترتیب اثری داده شد؟
خیر. نتیجه‌ای نگرفتیم. اواخر دولت دهم هم هیاتی با مسئولیت «مولانا احمد» ملاقاتی با احمدی نژاد داشتند و وقتی که کل مشکلات جامعه اهل سنت و مسائل تبعیض‌آمیز نسبت به آنها را مطرح کردند، ایشان گفته بودند که من به این اندازه از مشکلات اهل سنت اطلاع نداشتم و نمی‌دانستم که تا این اندازه آنها مورد تبعیض قرار گرفته‌اند. آقای احمدی نژاد گفته بود که هم ما در شناسایی مشکلات اهل سنت کوتاهی کردیم و هم شما کوتاهی کردید که زودتر از این مشکلات را به اطلاع ما نرساندید. البته پیش از آن هم در سفرهای ایشان به سیستان و بلوچستان بنده با ایشان ملاقات داشته و به تفصیلل مسائل و مشکلاتمان را مطرح کرده بودم.

فکر می‌کنید چرا در طول هشت سال گذشته فعالیت‏های تروریستی و ناامنی در سیستان و بلوچستان افزایش یافته؟ فکر می‌کنید علت آن سیاستهایی است که در هشت سال دولت احمدی نژاد اعمال شده؟
اگر آسیب‌شناسی کنیم این ناامنی‌ها دلایل مختلفی دارد. یکی از دلایل تبعیض و دیگری فقر است بعضی هم به دلیل اعدام‌هایی است که صورت گرفته، چون طبق بررسی‌هایی که انجام شده بیشتر این افراد که الان فرار کردند و گروه جیش‌العدل را تشکیل دادند نزدیکانشان اعدام شدند. حالا اینها به نوعی عقده‌ای شده و به دنبال تلافی هستند. اما گذشته از اینها یکی از مشکلاتی که تبعیض ایجاد می‌کند این است که حرمت‌ها مراعات نمی‌شود وقتی در ادارات یا نیروهای مسلح مردم بومی را نمی‌شناسند و همه از شهرهای دیگری آمده‌اند، حرمت مردم را رعایت نمی‌کنند. این مسئله سبب می‌شود که بعضی افراد که خوی تندی دارند و نمی‌توانند این برخوردها را تحمل کنند به آن سوی مرزها فرار کنند. البته تعدادی هم هستند که فرار کرده‌اند اما کاری علیه نظام انجام نمی‌دهند اما بعضی از آنها هم گروه تشکیل داده‌اند و ناامنی ایجاد می‌کنند.

ممکن است مشخصا مواردی از مبارزه دولت با علت این ناامنی‌ها را بیان کنید؟
مهمترین گام دولت این است که می‌خواهد اقوام و مذاهب را در اداره کشور مشارکت داده و به آنها بها دهد. این خودش همه چیز را خنثی می‌کند و مردم را به صحنه می‌آورد مثلا برادری شیعه و سنی وقتی اینها در ادارات کنار هم قرار بگیرند عملا شکل می‌گیرد. در گذشته نیروهای مسلح یکدست بوده و چون اهل سنت را به کار نگرفته‌اند در زمینه ایجاد امنیت در منطقه هم آنچنان کارآیی نداشته‌اند. از سال ۶۲ به بعد از اهل سنت در نیروهای مسلح استخدام نشده و اگر هم موردی بوده آن قدر ناچیز بوده که قابل حساب نیست. اما حالا که با تدبیر دولت می‌خواهند اهل سنت را وارد نیروهای مسلح کرده و استخدام کنند و همچنین قدم‌هایی را برداشته‌اند تا از اهل سنت رسما نیروهایی را به کار بگیرند خیلی امیدوار کننده است. قبلا در دولت نهم و دهم اهل سنت را وارد بسیج کردند. این اقدام بی فایده نبود اما چون استخدام رسمی نبود فایده چندانی هم نداشت و نتوانست امنیت را برقرار کند. اما الان اگر اینها در نیروهای مسلح کنار هم باشند و همه اقوام و مذاهب مختلف در ادارات کنار هم باشند این مبارزه با علت‌هاست. این عمل همگرایی و همدلی و وحدت می‌آورد. همگرایی و وحدت اگر با فشار ایجاد شود پایدار نیست و نتیجه‌ای هم ندارد. اما اگر با مشارکت و تدبیر باشد هم می‌تواند پایدار باشد و هم به توسعه و امنیت استان بینجامد و استان را از هر آسیبی بیمه کند.

شما در خطبه‌های نماز جمعه، سفر اخیر رئیس جمهوری به سیستان و بلوچستان را «کم نظیر و استثنایی» ارزیابی کرده بودید. این سفر چه تفاوتی با سفر روسای جمهوری قبلی به این استان داشت؟
چند مساله باعث شد این حرف را بزنم. اولا از دو ماه قبل که گفتند رئیس جمهوری قرار است به استان ما بیاید کارشناسی هم در استان شروع شد و هیات‌های مختلف آمدند. بعضی از نخبگان استان را به تهران دعوت و از این طریق مشکلات استان را شناسایی کردند.

نخبگان استان به دعوت کدام نهاد به تهران رفتند؟
خود نهاد ریاست جمهوری اینها جلسات متعددی در زاهدان گذاشتند و به شهرهای مختلف استان سفر و مشکلات را شناسایی کردند بعد با کارشناسان و افراد خبره مشکلات را درجه‌بندی کردند و آنهایی که در زمره طرح‌های ملی و عام‌المنفعه برای تمام مردم استان بودند یا مردم استان نیاز شدید به اجرای آنها داشتند را همان موقع به عنوان طرح‌های کلان و هزینه بر در تهران تصویب کردند. برای همین آنچه به نظر من می‌رسد انجام کارهای کارشناسی در این دولت از هر دولت دیگری بیشتر بود. مورد دیگر این بود که اینجا هیچ تکلفی برای استقبال از رئیس جمهوری در کار نبود. این که مثلا اقوام و ادارات و دانشگاهها و آموزش و پرورش را بسیج کنند، در کار نبود فقط همین اعلام بود که آقای روحانی در این ساعت وارد استان می‌شود و مردم خودجوش برای استقبال از ایشان آمدند.

دوره‌های قبلی به این صورت بود؟
دوره‌های قبلی آنچه خاطرم هست این بود که استانداران خیلی برای استقبال از رئیس جمهوری و آوردن مردم به صحنه اهتمام می‌ورزیدند.اما برای آقای روحانی استانداری و کسانی که دست‌اندرکار میزبانی بودند همه را به حال خود گذاشتند. ولی مردم با علاقه و محبت خودشان برای استقبال از آقای روحانی آمدند. از این گذشته سخنان آقای روحانی و جلساتی که با گروههای مختلف داشتند و تصمیم‌گیری‌هایی که صورت گرفت به نظر من خیلی با تدبیر بود همان طور که اسم دولتشان را هم تدبیر و امید گذاشته‌اند. از تجربیات گذشته هم استفاده کردند اما خودشان هم ابتکار به خرج دادند. اگر تجربه و ابتکرا با هم همراه شود چیز بی نظیری می‌شود. مسئله‌ای که مرا تحت تاثیر قرار داد اینها بود. این که آقای روحانی در سخنرانی خودشان در استادیوم زاهدان و در شهرستانها بسیار کارشناسانه صحبت کردند. یعنی چیزی که نیاز بود در اینجا مطرح شود ایشان مطرح کردند و این خیلی در روحیه مرم اثر گذاشت.

ظاهرا سخنرانی شما در مراسم استقبال لغو شد
بله، کسانی که برنامه‌ریزی می‌کردند به من اطلاع دادند که سخنرانی من هم در برنامه گنجانده شده. اما از جاهای مختلف روی کسانی که دست‌اندرکار برنامه‌ریزی بودند فشار آمد تا سخنرانی مرا لغو کنند

این فشارها از طرف کدام نهاد بود؟
اگر نگویم بهتر است. اما صحبتی که رئیس جمهوری در استادیوم داشتند قلب مرا تسلی داد و من گفتم که حتی گلایه هم نمی‌کنم. برای این که آنچه من می‌خواستم به آنها اشاره بکنم خود رئیس جمهوری خیلی خوب به زبان آوردند. من خیلی خوشحال شدم از سخنان رئیس جمهور.

در دیدار شما با آقای روحانی چه سخنانی رد و بدل شد؟
من مشکلات استان را مطرح کردم، هم به طور کلی در باره بیکاری و هم در باره عدم به کارگیری اهل سنت و مشکلاتی که اقوام و مذاهب استان دارند. بیشتر مشکلات کلی استان و همین طور انتظاراتی که سایر مناطق سنی‌نشین از دولت دارند را هم مطرح کردم. البته صحبت‌های ایشان خیلی خوب بود. مسائلی که من مطرح کردم خود دولت پیگیر آن است. اما من باز هم عنوان کردم چون مناطق انتظار تسریع کار دارند. در مجموع پاسخشان مثبت بود.

در این دیدار آقای روحانی قول عملی دادند؟ مثلا در باره همان طرح ساماندهی قولی به شما ندادند؟
نه، به این صورت چیزی مطرح نشد. اما ایشان دغدغه‌های نظام را در باره تعلیم و تربیت اهل سنت مطرح کردند. گفتند این دغدغه را دارند که که افراد تندرو را در این مدارس به کار نگیرند. چیزی که بین ما به صورت توافق وجود دارد این است که علیه شیعه‌ها یا علیه نظام جمهوری اسلامی به کسی اجازه ندهیم از مساجد یا مدارس ما در این زمینه استفاده کند. چون سیاست ما بر تعامل و وحدت و اخوت و حمایت از نظام جمهوری اسلامی است. ما گفتیم که با این انگیزه خود ما کارمان را بهتر انجام می‌دهیم. اگر ما کار را انجام بدهیم خیلی بهتر است تا این که حکومت وارد شود و بخواهد کاری انجام دهد. ما گفتیم به دولت حق می‌دهیم که از بیرون نظارت کند. اما درون رابرای خود ما بگذارد. دولت اگر تذکری دهد که مثلا فلان مورد رعایت نشده ما حتما مراعات خواهیم کرد.

خبری منتشر شد از دیدار خانواده آقای روحانی با خانواده شما این درست بود؟
نه، کذب است. این را افراد افراطی و تندرو ساختند. من هنوز هم خبر ندارم که خانواده آقای روحانی در این سفر ایشان را همراهی می‌کردند یا نه. اگر خانواده من برای استقبال از آنها به عنوان مهمان می‌رفتند  خوش‌آمد می‌گفتند یا آنها می‌خواستند خانواده مرا مورد تفقد قرار دهند از نظر عرف چیز خیلی خوبی بود. ولی هنوز حتی ما نمی‌دانیم که خانواده آقای روحانی در این سفر بوده است یا نه؟(خنده).

البته شما در صحبت‌های خودتان تا حدودی به خواسته‌های اهل سنت از دولت اشاره کردید. اما می‌خواهم بدانم مهمترین خواسته اهل تسنن از دولت چیست؟
انتظارات اهل تسنن از دولت انتظاراتی قانونی است. در مرحله اول انتظار دارند آنها شهروند درجه یک باشند نه شهروند درجه دو و سه. آقای روحانی گفتند همه ایرانی‌ها شهروند درجه یک هستند.ما هم همین را در عمل می‌خواهیم. برای همین اهل سنت انتظار دارند در اداره کشور و مدیریت‌های کلان کشور یا در وزارتخانه‌ها به کار گرفته شوند. انتظار داریم در مناطقی که اهل سنت اکثریت یا اقلیت هستند به همان تناسب از شایستگان آنها به کار گرفته شود. به اصطلاح شایسته‌سالاری شود. من به جرات می‌توانم بگویم تا الان شایسته‌سالاری نبوده و اهل تسنن درواگذاری مسئولیتها و استخدام‌ها مورد تبعیض قرار گرفته‌اند. اقلیت‌های قومی و مذهبی دنبال پست و مقام نیستند بلکله دنبال کرامت و حرمت به خودشان هستند حرمت آنها زمانی حفظ می‌شود که منزوی نشوند و شایستگان آنها به کار گرفته شوند.

شما گفتید در دولت آقای روحانی امید خیلی بیشتری برای تحقق خواسته‌هایتان دارید. چرا؟ چه قدم‌هایی برداشته شده؟
قدم‌هایی که برداشته شده هنوز خیلی محدود است. ولی امید است در آینده انجام شود. باید امید داشت و صبر کرد تا به تدریج خواسته‌هایمان محقق شود. مثلا در این دولت در کردستان دو معاون استاندار و در سیستان و بلوچستان هم دو معاون از اهل سنت گذاشته‌اند. وزیر کشور مدتی قبل در مصاحبه‌ای این قول را دادند که در شهرهایی که اهل سنت اکثریت باشند اگر فرد شایسته‌ای از آنها پیدا کردیم به عنوان فرماندار از میان آنها کسی را انتخاب کنیم. اهل سنت انتظار داشتند در استان‌هایی که اکثریت هستند، استاندار  از بین اهل سنت کار گرفته شود. اینها البته عملی نشد. ولی به هر حال ما مشکلات دولت آقای روحانی را درک می‌کنیم که در این باره تحت فشار هستند. اما در کل انتظار داریم که در مناطق سنی نشین تعادل نسبی برقرار شود.

در حال حاضر مسئله ممنوع‌الخروجی شما برطرف شده؟
بله. الان گذرنامه‌ام در دست خودم است.

یعنی با پیگیری این دولت ممنوع‌الخروجی شما برطرف شد؟
من نامه‌ای به مقام معظم رهبری نوشتم و ممنوع‌الخروجی من همان زمان و در دولت قبلی برطرف شد. یعنی گذرنامه مرا در دولت قبلی به دستم دادند. ولی من در این دولت موفق شدم که به خارج از کشور سفر کنم. البته اخیرا کنفرانسی در مکه مکرمه در زمینه مشکلات جهان اسلام و راه‌حل‌های آن برگزار شده بود. من می‌خواستم شرکت کنم اجازه ندادند و گفتند چون بین ما و عربستان سعودی مشکلاتی وجود دارد شما به مسافرت نروید من هم نرفتم. امیدوارم در آینده مشکلی در این زمینه نداشته باشم چون من به هر کنفرانسی بروم خط مشی من مشخص است. من از حق و اعتدال دفاع می‌کنم. حضور من در کنفرانس‌هایی که در جهان اسلام برگزار می‌شود به نفع جمهوری اسلامی و به نفع مسلمین است. چون من مخالف افراط و تفریط هستم. سال گذشته هم که موفق شدم به حج بروم در دو کنفرانس در آنجا شرکت کردم. یک کنفرانس مربوط به سعودی‌ها بود که آخرین شب آن کنفرانس در باره وحدت بود. از هفتادکشور شرکت کرده بودند و من هم در باره گفتمان وحدت سخنرانی داشتم. من از وحدت دفاع سرسختانه‌ای کردم. این که فرق اسلامی شیعه و سنی باید با هم اتحاد داشته باشند تا بتوانند اختلافات بلاد اسلامی را حل کنند و نیازی به قدرتها نداشته باشند چون قدرت‌ها نمی‌خواهند مشکلات جهان اسلام را حل کنند. برای حرفهایم دلایلی ذکر کردم. بعد از سخنرانی سئوالات زیادی از من پرسیده شد و بعد از این که به سئوالات پاسخ دادم دیدم کسانی که به سخنان من اعتراض داشتند قانع شدند به این که باید بین شیعه و سنی و فرق اسلامی وحدت حاصل شود. به علاوه در کنفرانسی در خود بعثه شرکت کردم آنجا هم موضوع وحدت بود و من هم در همین رابطه صحبت کردم. به هر حال ما اگر در کنفرانسی صحبت می‌کنیم صددرصد منافع اسلام و کشور و جهان اسلام را در نظر می‌گیریم. وجود ما در این قبیل کنفرانس‌ها به جز نفع، چیز دیگری نیست.

شما از زمان تشکیل دولت یازدهم با نقش آفرینی در دو بحران «گروگان‌گیری مرزبانان» و «بی آبی استان» آنها را حل و فصل کردید. چطور پیش از این و در موارد مشابه از این توانمندی شما استفاده نشده بود؟
ببینید ما معتقدهستیم که اهل سنت بهترین فرصت برای نظام جمهوری اسلامی هستند. هر قدر نظام جمهوری اسلامی به اهل سنت محبت کندو آنها را مورد تفقد بیشتر قرار دهد و به آنها رسیدگی کند همین اندازه به اقلیت‌های شیعه در کشورهای دیگر اسلامی خدمت کرده است. توجه به اهل سنت محبوبیت جمهوری اسلامی را در تمام جهان اسلام افزایش می‌دهد. من همیشه می‌گویم برای جمهوری اسلامی بهتر است که اهل سنت به آن بنازد تا این که از آن بنالد. از طرف دیگر اهل سنت بهترین ظرفیت را برای حل خیلی از مشکلات و معضلات منطقه دارند. ما در این منطقه با چند کشور همسایه‌ایم و به جای روش‌های مرسوم دیپلماسی در بسیاری موارد می‌توان مسائل را با مردمداری حل کرد. با ارتباطاتی که برقرار است و با مشترکاتی که ما مثلا با مردم افغانستان و امارات و پاکستان داریم اگر به اما اعتماد شود خیلی از مشکلات را می‌توانیم حل کنیم.

در مسئله گروگانگیری مرزبانان، مسئولان از شما خواستند تا وارد عمل شوید؟
در مسئله گروگانگیری مسئولان خواستند که اگر کاری از دست شما برمی‌آید تلاشتان را انجام دهید. ما هم فشارهای مردمی وارد کردیم و افرادی را از معتمدین به آن سو فرستادیم تا افرادی را از جیش‌العدل پیدا کردند و با آنها وارد گفت و گو شدند. گفت و گو در دو بعد انجام شد؛ یکی در باره آزادی گروگان‌ها که یک جلد قرآن مجید را با پیامی برای آنها فرستادم. معروف شده که من نامه برای آنها نوشتم اما این درست نیست.من نامه ننوشتم. پیغامی به همراه قرآن عظیم‌الشان فرستادم و گفتم گروگان‌ها را آزاد کنید و این خواسته مردم استان و مردم ایران است. گفتم که این روش به نفع شما نیست. دومین بعد از مذاکره با آنها به طور کلی مربوط به این بود که آنها را قانع کنیم تا در مرزها ناامنی درست نکنند. گفتیم که اگر مشکلی دارید گفت و گو بهترین راه است. شما با گفت و گو وارد شوید ولی ناامنی درست نکنید. این چیزی است که هیچ جای دنیا نمی‌پسندد و عداوت و دشمنی را افزایش می‌دهد. به هر حال این پادرمیانی مردمی بود که نتیجه داد و موثر واقع شد. این اولین بار هم نبود که ما چنین پادرمیانی کردیم. در گذشته هم پرتغالی‌ها و آلمانی‌ها و کانادایی‌ها را بردند و آزادی آنها از همین طریق و با پادرمیانی مردمی انجام شد و آقایانی‌که می‌گویند در گذشته چرا چنین کاری انجام نگرفته، اطلاع ندارند.

منظورتان در دولت آقای احمدی نژاد است؟
نخیر. قبل از ایشان در دوره آقای خاتمی بود. آن موقع صدراعظم آلمان از آقای خاتمی برای آزادی آلمانی‌ها تشکر کرد. در واقع آزادی گروگان‌های آلمانی هم در آن زمان از همین طریق بود ولی آن زمان این موضوع رسانه‌ای نشد.

پس آن موقع هم شما پادرمیانی کردید؟
بله. ما با همکاری مردم و معتمدین اینجا پادرمیانی کردیم. به هر حال در گذشته هم همین پادرمیانی‌های مردمی بوده و از همه ظرفیت‌های استان استفاده شده ولی آن موقع صلاح ندیدند که موضوع رسانه‌ای شود.

آن موقع هم استانداری از شما خواست دخالت کنید؟
بله. استاندار دولت آقای خاتمی(آقای حسینی) از ما خواستند تا وارد موضوع شویم. یکبار دیگر هم در دوران وزارت اطلاعات آقا یونسی چند نفر کانادایی را گروگان گرفتند که با پادرمیانی مردمی حل شد. اما این موضوع هم هیچ وقت خبری نشد.

مذاکرات شما با جیش‌العدل هنوز هم ادامه دارد؟ فکر می‌کنید بتوانید آنها را قانع کنید تا از مشی مسلحانه دست بردارند؟
مذاکرات ادامه دارد. اما اینها هنوز قانع نشده‌اند. افرادی که من فرستادم افرادی بسیار منطقی هستند و از قبل با اینها صحبت کردیم که در مذاکره چه چیزهایی بگویند فعلا تا حدودی توانستند اینها را ساکت کنند تا ناامنی درست نکنند. گفتیم غیر از خشونت و ناامنی از هر راه دیگری که قانونی و عرفی و بین‌المللی است می‌توانید خواسته‌های خودتان را دنبال کنید. ولی از راه قانون خارج نشوید. حتی به آنها گفتیم اگر به کشور هم بیایید جمهوری اسلامی به شما امان می‌دهد.

پاسخ آنها چه بود؟
آنها نه قولی دادند که به کشور برمی‌گردیم و نه قول دادند که در آینده کاری نکنند.

خود مسئولان به شما گفتند که اگر آنها به کشور برگردند امان خواهند داشت؟
بله. خودشان  اعلام کردند که این آمادگی را دارند اگر از اینها کسی برگردد به آنها امان دهند. ما هنوز هم پیگیر هستیم تا جایی که بتوانیم تلاش می‌کنیم ناامنی درست نشود.

خبری منتشر شده از زنده بودن گروهبان دانایی‌فر. آیا شما همچنان بر سر حرف خود هستید که ایشان به شهادت رسیده؟
ببینید گروگانگیرها به افرادی از ما که رفته بودند تا مرزبانان را به آنها تحویل دهند گفتند که ایشان را شهید کردند، اخباری مبنی بر این که ایشان زنده باشد هنوز به دست ما نرسیده است. ولی افرادی هنوز در تلاشند تا اطلاعات دقیق‌تر به دست بیاورند که آیا این خبر درست است یا خیر.

پس برای شما هنوز روشن نشده که ایشان زنده است یا نه؟
نه هنوز چیزی که خودشان سابقا اعلام کردند این بود که او زنده نیست. اما باز هم در تلاشیم که ببینیم چقدر درست است. مسئولان هم در تلاشند. کلیه اقدامات در این باره با هماهنگی مسئولان انجام شده است.

منبع: پایگاه خبری تحلیلی نما (با اندکی ویرایش)

About Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

* Copy This Password *

* Type Or Paste Password Here *