باریکه‌ی غزه سرمشقی برای تمامی جهانیان

اشتراک گذاری

عملکرد استثنائی و استثنایی مقاومت در باریکه غزه و ایستادگی مثال زدنی ملت فلسطین به حق مایه عزت و افتخار و اقدامی قابل تقدیر است.
مقاومت فلسطین تحت رهبری جنبش مقاومت اسلامی “حماس” بار دیگر عملکرد خیره کننده ای از خود نشان داد و این در حالی است که جهان عرب بیش از یک سال است که در فضای یاس و ناامیدی ناشی از تحولات و انقلاب های عربی سیر می کند.
منطقه ما از مدت ها قبل گرفتار حرکت بازخوردی شده است که سعی در تخریب تمامی ویژگی های مثبت تحرکات ملت های خواستار برکناری نظام های مستبد و فاسد در منطقه و روی کار آمدن نظام های جدید طرفدار عزت و کرامت امت را داشت. هدف این جریان عکسی تنها ضربه زدن به جریان اسلامگرای میانه رو یا همان “اسلام سیاسی” مورد انتخاب ملت های منطقه نبود، بلکه همچنین سعی در تخریب و نابودی و تضعیف مقاومت فلسطینی دارای رنگ و بوی اسلامی را داشت.
این وضعیت بیش از همه خوشایند رژیم صهیونیستی بود که جریان بازخوردی؛ چه از جهت ضربه زدن به اسلام سیاسی و چه از جهت نابودی و محاصره مقاومت فلسطین در غزه و چه به خاطر گسترش دایره اختلاف و چند دستگی و ضعف جهان عرب و نیز پروژه های تجزیه و گسترش تندروی های دینی و نژادی کاملا در راستای منافع راهبردی آن بود.
در این شرایط بی ثبات و ناپایدار، مقاومت فلسطین دریچه امید را به روی ما گشود و باعث افزایش روحیه ما شد. مقاومت با این اقدام خود به ما اعلام کرد که هنوز باید ریشه خیر را در داخل این امت جستجو کرد و فلسطین همچنان عامل جمع و وحدت ماست. ما باید در راستای بروز بهترین توانایی های خود و ارتقای ذاتی و توسعه امکانات و نیز آزاد سازی اراضی و مقدسات خود حرکت کنیم.
با وجود محاصره اسرائیلی و عربی ظالمانه و شدید علیه جنبش حماس و گروه های مقاومت فلسطین در باریکه غزه و به رغم امکانات ساده و ابتدایی این جریان، باریکه غزه هرگز وقت خود را تلف نکرد و همچنان به ارائه الگوهای جدید و پرورش نسل جدید ادامه داد و در عین حال، اقدام به توسعه زیرساخت های مقاومت، تربیت دهها هزار نفر از مبارزان مقاومت و توسعه صنایع نظامی کرد که به جرأت می توان گفت بهتر از قدرت نظامی ثروتمندترین، پرجمعیت ترین و بزرگترین کشورهای عربی و حتی آنهایی که روابط خارجی گسترده ای دارند، است. از سوی دیگر، مقاومت فلسطین با وجود تبلیغات منفی و محاصره نظام جدید مصر هرگز از مسیر خود خارج نشد و همچنان سعی کرد از توان و امکانات خود علیه دشمن صهیونیستی استفاده کند.
دستاوردهای مقاومت
در جریان این نبرد که مقاومت تحت عنوان “عصف الماکول” (برگ های جویده شده) وارد آن شد و طرف صهیونیستی از اصطلاح “صخره سخت” برای آن استفاده کرد، گروه های مقاومت فلسطین توانستند در مقایسه با انتفاضه ها و نبردهای قبلی به دستاوردهای بزرگتر و پیشرفته تری دست پیدا کنند که از جمله مهمترین آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱ ـ مقاومت و به ویژه جنبش مقاومت اسلامی “حماس” توانست با توسعه سیستم موشکی خود، برد آنها را به ۱۲۰ کیلومتر افزایش داده و در عین حال، میزان دقت و مقدار مواد منفجره مورد استفاده در کلاهک های هسته ای این موشک ها را نیز بیشتر کند. بدین ترتیب، پس از آنکه برخی انقلابی های قدیمی دوست داشتند از این موشک ها تحت عنوان تجهیزات “بی فایده” و “وسایل آتش بازی” یاد کنند، ایمان و اراده مقاومت زمینه ساز افزایش برد موشکی موشک های مقاومت از چند کیلومتر به چندین کیلومتر شد؛ تا جایی که در جریان نبرد فرقان در سال ۲۰۰۸ ـ ۲۰۰۹ تقریبا یک میلیون صهیونیست از ترس عملیات های موشکی مقاومت راهی پناهگاه شده بودند و این آمار در نبرد “سنگ های سجیل” در سال ۲۰۱۲ به ۳ میلیون نفر رسید و حال در جریان نبرد کنونی تمامی مناطق صهیونیست نشین در فلسطین اشغالی؛ یعنی نزدیک به ۶ میلیون صهیونیست مجبور به فرار به سمت پناهگاه ها شده اند.
۲ ـ مقاومت توانست به حریم هوایی، دریایی و زمینی رژیم صهیونیستی نفوذ کرده و دست به اقدامات غافلگیر کننده جدیدی بزند که از جمله آنها می توان ارسال هواپیماهای بدون خلبان (پهبادها)، عملیات دریایی حمله کماندوهای دریایی قسام به پایگاه نظامی زیکیم و هدف قرار دادن تانک ها و دیگر خودروهای نظامی ارتش صهیونیستی با استفاده از موشک های کورنیت اشاره کرد.
۳ ـ فرماندهی باریکه غزه توانست سیستم فرماندهی و کنترل امور را در دست خود حفظ کند و هرگز تحت حملات رژیم صهیونیستی تعطیل نشد؛ به طوری که وزارتخانه ها و موسسات دولتی و نهادهای مقاومتی همچنان به فعالیت های خود ادامه دادند و هیچ “ضربه سنگینی” به سطوح رهبری عالی مقاومت وارد نیامد.
۴ ـ رژیم صهیونیستی قدرت خود برای آغاز حملات مهلک و غافلگیر کننده را از دست داد.
۵ ـ رژیم صهیونیستی گرفتار نوعی سردرگمی اطلاعاتی در عرصه میدانی شد و این مساله ناشی از استفاده فرماندهی نوار غزه از تجارب قبلی خود و توان خود برای مقابله با پدیده مزدوری و جاسوسی بود. این وضعیت باعث کاهش بانک اطلاعاتی رژیم صهیونیستی درباره اهداف مورد نظر؛ با وجود برتری تسلیحاتی و هوایی آن بود؛ به طوری که این رژیم در حمله به اهداف مدنی، اقتصادی و موسسات دولتی سر در گم نشان می دهد و هنوز نتوانسته است ضربه ای به توان رزمی مقاومت و انبار تسلیحاتی و موشکی آن وارد کند.
۶ ـ این نبرد باعث حمایت گسترده اقشار مختلف ملت فلسطین از مقاومت با وجود حملات وحشیانه و شدید رژیم صهیونیستی به این ملت شد؛ به طوری که ساکنان غزه هرگز حاضر به تسلیم در برابر دستورات ارتش صهیونیستی مبنی بر ترک برخی مناطق نشدند.
۷ ـ رژیم صهیونیستی پس از ناکامی در تحمیل شروط خود به مقاومت فلسطین، دچار اضطراب شدید شد تا صهیونیست ها با گروهی از مقامات سیاسی مردد و فاقد قدرت تصمیم گیری قاطعانه و نیز فرماندهی نظامی عاری از احساس مسئولیت مواجه شوند.
حفظ و گسترش پایگاه مردمی مقاومت
عملکرد مقاومت در این نبرد بر تمامی تبلیغات و شایعات رسانه های فاسد و مزدور جهان عرب که طی ماه های گذشته سعی در تخریب وجهه مقاومت را داشتند، خط بطلان کشید و جنبش حماس نشان داد که همچنان از قدرت زیادی برای اجرای عملیات های مقاومتی و ابداع شیوه های جدید برخوردار است و اتهامات مبنی بر ورود آن در عرصه عملیات های تروریستی یا حرکت آن در راستای برنامه های حزبی و فتنه انگیزی هیچ پایه و اساسی ندارند. در واقع آنهایی که چنین حملات مخربی را علیه مقاومت و فلسطین به راه انداخته بودند، سعی در فریب افکار عمومی جهان عرب و اسلام و حامیان مساله فلسطین و مقاومت را داشتند.
اما مقاومت توانست پایگاه مردمی گسترده خود را حفظ کند و در مقابل، دشمنان مقاومت که صدها میلیون دلار برای تحریف افکار عمومی و وارونه جلوه دادن واقعیت ها هزینه کرده بودند، خسارت های سنگینی را متحمل شدند.
حال دیگر، ملت های منطقه هرگز به تداوم محاصره باریکه غزه به بهانه جنگ علیه تروریسم راضی نخواهند شد و اجازه نخواهند داد که فرزندان این امت از حق زندگی شرافتمندانه و تردد آزادانه محروم شوند، بلکه این ملت ها به اهرم فشار روز افزون علیه نظام های عربی تبدیل خواهند شد و آنها را مجبور به اتخاذ اقدامات مثبت در راستای حمایت از مقاومت فلسطین خواهند کرد و در غیر این صورت، نظام های مذکور در آتش خشم ملت های خود خواهند سوخت.
از سوی دیگر، نبرد کنونی نشانگر ضعف و تنزل جریان به اصطلاح “میانه رو” در قبال مساله فلسطین بود؛ به طوری که مشخص شد که آنها چطور میلیاردها دلار برای حمایت از جریان تخریب اراده ملت ها هزینه کرده اند، اما حاضر نیستند چندین درصد از همین مبالغ را صرف حمایت از ثبات و پایداری ملت فلسطین و لغو محاصره غزه کنند.
این نبرد همچنین نشان داد که محور “ممانعت و مقاومت” به خوبی از نحوه فعالیت خود آگاه هستند و هرگز گرفتار برنامه ها و رفتارهای برخی جریان های خاص نخواهند شد و یا اجازه نخواهند داد که برخی طرف از آنها به نفع برنامه ها و اهداف خود استفاده کنند.
عملکرد گروه های مقاومت فلسطین
این عملکرد مثبت جنبش های حماس و جهاد اسلامی فلسطین باید منجر به ساماندهی اوضاع داخلی فلسطین و پایان دادن به عملکرد تاسف بار دولت وحدت ملی به نخست وزیر رامی حمد الله و نیز اظهارات و مواضع غیر قابل قبول محمود عباس شود و این ادعای آنها را تکذیب کند که حماس به اجبار و در حالت ضعف و در نتیجه محاصره رژیم صهیونیستی و اقدامات طرف مصری پا به عرصه آشتی ملی گذاشت.
دولت وحدت ملی بیش از ۴۰ هزار فلسطینی را که طی چندین سال در باریکه غزه مشغول به کار بودند، نادیده گرفت و آنها را از حقوق خودشان محروم کرد و این در حالی بود که تصمیم به پرداخت حقوق به افرادی گرفت که سال های سال صرفا به خاطر اثبات وفاداری خود به جنبش فتح و تشکیلات خودگردان خانه نشین شده و از حضور در سر کارشان خودداری می کردند. عباس همچنین بار دیگر از مساله همکاری های امنیتی به عنوان اقدامی مقدس یاد کرد و دولت وحدت ملی را دولت خود معرفی کرد و گفت این دولت رژیم صهیونیستی و توافقنامه های امضا شده با این رژیم را به رسمیت می شناسد و در راستای توقف مقاومت فعالیت خواهد کرد. عباس همچنین مدعی شد که شروط حماس برای توقف تجاوز رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه زیاده خواهانه است!
علاوه بر این، در حالی که خون ملت فلسطین در باریک غزه ریخته می شد، “ابراهیم خریشه” نماینده فلسطین در سازمان ملل طی نطق تلویزیونی خود اعلام کرد که عملیات های موشکی مقاومت نوعی جنایت علیه بشریت به شمار می روند.
واقعا این مساله قابل فهم نیست که چطور دولت رام الله ساختار ذهنی و روانی خود را بر اساس تسلیم پذیری و همکاری با رژیم صهیونیستی برای تعقیب و بازداشت مبارزان مقاومت و سرکوب آزادی ها بنا نهاده است و به هنگام حمله نظامیان صهیونیستی به روستاهای فلسطینی، به نیروهای امنیتی خود دستور می دهد در داخل پایگاه ها و مقرهای امنیتی خود بمانند و با این وجود می خواهد کنترل باریکه غزه را که همواره مهد مقاومت و ایستادگی بوده است و تجاوزات رژیم صهیونیستی را با حملات شدیدتر به تل آویو، حیفا و دیگر شهرک های صهیونیستی پاسخ داده است، در دست بگیرد.
واقعیت این است که زمان مرگ مکتب تسلیم پذیری در رام الله و پایان یافتن فضای حزبی و گروهی حاکم بر دولت وحدت ملی فراهم رسیده است و حال باید زمینه مشارکت واقعی برای ساماندهی به پروژه ملی فلسطین فراهم شود و ما نباید منتظر موافقت طرف های صهیونیستی و آمریکایی یا دیگر قدرت های منطقه ای باشیم. کمترین کاری که دولت رام الله در این شرایط می تواند انجام دهد، توقف همکاری های امنیتی با رژیم صهیونیستی و رعایت آزادی های عمومی در کرانه باختری است.
حماس نشان داد که هرگز تضعیف نشده است و در وضعیت ضعف به سر نمی برد، بلکه در جریان این نبرد توانست با کمک دیگر گروه های مقاومت، قبله نمای اوضاع داخلی فلسطین را در مسیر درست تنظیم کند و بار دیگر نقش محوری مقاومت در اتخاذ تصمیم های طرف فلسطینی را اثبات کند.
جمع بندی
به نظر نمی رسد که طرف صهیونیستی و گروه های مقاومت خواهان گسترش دامنه جنگ باشند، اما ارتش عبری که می خواست برنامه و شروط خود را به مقاومت تحمیل کند، در تحقق این هدف کاملا شکست خورد. مقاومت نیز که هرگز آغازگر جنگ نبود، بلکه در معرض تجاوز نظامی قرار گرفت، تصمیم گرفته است که جز در صورت تامین کمترین حد زندگی شرافتمندانه در باریکه غزه و به ویژه لغو محاصره غزه و بازگشایی گذرگاه که در توافق آرام سازی سال ۲۰۱۲ نیز به آنها اشاره شده بود، عملیات های موشکی خود را متوقف نکند.
در این میان، طرف مصری بیش از طرف های دیگر باید در راستای لغو محاصره غزه از سمت مرزهای خود تلاش کند؛ چرا که باریکه غزه بخشی از جهان عرب و خط مقدم دفاع از امنیت قومی و راهبردی آن است و تضعیف یا ضربه زدن به آن نه تنها به نفع رژیم صهیونیستی است، بلکه باعث فراهم شدن بهانه های لازم برای تداوم محاصره این منطقه می شود.
در نهایت باید اذعان کرد که باریکه غزه مدرسه ای برای جهانیان است و آنها باید یاد بگیرند که تغییر و تحول واقعی باید از مرحله انسان سازی و تربیت منابع انسانی آغاز شود. رهایی انسان و آزادگی وی نخستین شرط آزاد سازی سرزمین است و همین انسان آزاده و مومن و مبارز، کلید پروژه آزادی است.
* دکتر محسن صالح
منبع: مرکز اطلاع رسانی فلسطین