آخرین اخبار

جویای رحمت الهی باش

رحمت خدا در هیچ مکانی و در هیچ زمانی به هیچ وجه بر جوینده دشوار و ناممکن نیست. ابراهیم علیه السلام، رحمت خدا را در آتش به دست آورد. یوسف علیه السلام، رحمت خدا را در زندان به دست آورد همان گونه که آن را در ژرفای چاه به نیز به دست آورده بود. یونس […]

اشتراک گذاری
۰۴ اسفند ۱۳۹۳
323069 بازدید
کد مطلب : 3492

رحمت خدا در هیچ مکانی و در هیچ زمانی به هیچ وجه بر جوینده دشوار و ناممکن نیست. ابراهیم علیه السلام، رحمت خدا را در آتش به دست آورد. یوسف علیه السلام، رحمت خدا را در زندان به دست آورد همان گونه که آن را در ژرفای چاه به نیز به دست آورده بود. یونس علیه السلام، رحمت خدا را در شکم ماهی در میان سه تاریکی به دست آورد.

موسی علیه السلام، رحمت خدا را در دریا به دست آورد، در آن حالی که کودکی بیش بود؛ بدون هرگونه قدرت و قوت و حفاظتی و مراقبتی! او همچنین رحمت خدا را در کاخ فرعون یافت ، در حال و احوالی که فرعون دشمن او و در کمین او بود و به دنبال وی می گشت. اصحاب الکهف رحمت خدا را در غار یافتند، رحمتی که آن را در کاخ ها و خانه ها از دست داده بودند. برخی به بعضی گفتند :فَأْوُوا إِلَى الْکَهْفِ ینشُرْ لَکُمْ رَبُّکُم مِّن رَّحمته پس به غار پناهنده شوید ( و آئین خویشتن را نجات دهید ) تا پروردگارتان رحمتش را بر شما بگستراند. ( کهف /۱۶)

پیغمبر خدا صلی الله علیه و سلم و یار او ، رحمت خدا را در غار یافتند، در آن حال و احوالی که قوم قریش ایشان را دنبال می کردند و سراغ آنان را در این جا و آن جا می گرفتند و رد پاهایشان را می جستند و تعقیب می نمودند… بلی هر کس به رحمت خدا پناه ببرد – در آن حال و احوالی که از همه چیز جز رحمت خدا مأیوس می گردد و از هر چیزی که بدان گمان قدرت و قوت می رود قطع امید می کند و تنها راه درگاه خدای یگانه را می پوید و دیگر درگاه ها را نمی جوید – رحمت خدا را به دست می آورد.
گذشته از این، هر وقت خدا درهای رحمتش را باز کند، هیچ چیزی و هیچ کسی نمی تواند آن درهای رحمت را ببندد. هر وقت هم خدا درهای رحمتش را ببندد، هیچ چیزی و هیچ کسی نمی تواند آن درهای رحمت را باز کند. پس چه جای ترس و هراس از چیزی و از کسی است؟ و چه جای امید به چیزی و به کسی است؟ از فوت وسیله و از دست رفتن ابزار، هول و خوفی نباید داشت. به وسیله و ابزار امیدی نباید بست. بلکه هرچه هست اراده و مشیئت خدا است و باید چشم به راه آن بود و بس. خداوند در خزائن هر رحمتی را بگشاید کسی نمی تواند آن را ببندد و از آن جلوگیری نماید. و خداوند هر چیزی را که باز دارد و از آن جلوگیری کند، کسی جز او نمی تواند آن را رها و روان سازد. کارها مستقیماً به خدا واگذار می گردد و بس…

وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ و او توانا و کار بجا است. ( فاطر /۲) او از روی حکمت، کارها را ردیف می کند و مقرّر و مقدّر می فرماید ، بدون این که در مقابل انجام پذیرفتن یا انجام نپذیرفتن و رخ دادن و رخ ندادن، پیگردی داشته باشد و کسی بتواند در این باره بازخواست و پرس و جوئی از او بکند.

مَا یفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحْمَهٍ فَلَا مُمْسِکَ لَهَا. خداوند ( درِ خزائن ) هر رحمتی را برای مردم بگشاید ، کسی نمی‌تواند ( آن را ببندد و ) از آن جلوگیری نماید. ( فاطر /۲).

میان مردمان و رحمت یزدان جز این فاصله نیست که بدون واسطه و وسیله آن را (رحمت را) از خدا بخواهند و با طاعت و عبادت و رجا و امید و یقین و اطمینان، رو به خدا کنند و تسلیم فرمان او باشند.

وَمَا یمْسِکْ فَلَا مُرْسِلَ لَهُ مِن بَعْدِهِ . و خداوند هر چیزی را که باز دارد و از آن جلوگیری کند، کسی جز او نمی‌تواند آن را رها و روان سازد. ( فاطر /۲).
هیچ امیدی به فردی از آفریدگانش نیست. هیچ ترسی از فردی از آفریدگانش نیست. چون هیچ کس، روانه کننده رحمت خدا نیست -رحمتی که خدا آن را بازگرفته باشد-.
این آیه به روشنی، اندیشه، جهان بینی، احساس، ارزش، معیار و مقیاس هایی به نفس انسان می بخشد. تنها یک آیه است، ولی برای زندگی، تصویر تازه ای می کشد، و در ذهن و شعور، ارزش ها و سنجش های استواری پدید می آورد، و معیار و مقیاس هایی برقرار می سازد که شاهین آن ها نمی جنبد و این سو و آن سو نمی رود و از هیچ چیز متاثر نمی شود. این معیارها و مقیاس ها نه از چیزهایی که بوده اند تاثیر می پذیرند نه آن چیزهایی که رفته اند؛ نه از چیزهایی که بزرگ یا والا هستند تاثیر می پذیرند نه از چیزهایی که کوچک یا حقیر هستند. آن ها حتی از انسان ها، رخدادها و اشیا نیز تاثیر نمی پذیرند.
تصویر یگانه ای است… اگر در دل انسانی جایگزین شود، بسان کوهی راست قامت و استوار و پابرجا و پایدار می ماند، در برابر هرگونه رخداد، شیء، شخص، نیرو، ارزش و اعتباری که هست … حتی اگر انسان ها و جنّیان بر ضد او همدیگر را پشتیبانی کنند و بر او بشورند…. انسان ها و جنّیان نمی توانند درِ رحمتی را که خدا بسته است، باز کنند و آنان نمی توانند در رحمتی را خدا باز کرده است، ببندند.
وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ. و او توانا و کار بجا است .( فاطر /۲).

قرآن مجید با آیه هایی بسان این آیه، و با تصویرهایی بسان این تصویر، آن گروه انسان های شگفت و شگرف را در صدر اسلام پدید آورد؛ گروهی که با عنایت یزدان و در پرتو این قرآن شکل گرفتند، تا ابزاری از ابزارهای قدرت باشند و در زمین عقیده، جهان بینی، معیارها، مقیاس ها، ارزش ها، قواعد، مقررات و اوضاع و احوالی برقرار سازند که مد نظر خداست و نمونه هایی از زندگی واقعی ای را که خدا خواسته است برقرار نمایند ، نمونه هائی که امروزه برای ما جلوه ی افسانه و خواب دارند! گروهی که در صدر اسلام با عنایت یزدان و در پرتو این قرآن ساخته و پرداخته شدند، گروهی بودند که می توان آن را قضا و قدر خدا نامید، قضا و قدری که خدا آن را در زمین بر هرکس که بخواهد مسلط می گرداند، و با اذن و خواست خداوندی هر آن چه در واقعیت زندگی انسان ها می بایست از بین برود را از بین می بردند و هر آن چه می بایست باقی بماند، را باقی می گذاشتند. اما آن دسته و گروه گرانمایه، تنها، با واژه های این قرآن ور نمی رفتند و فقط به واژه ها بسنده نمی کردند، و تنها به معانی زیبایی قرآن اکتفاء نمی نمودند…بلی تنها واژه ها و معنیها ایشان را به خود مشغول نمی داشت…بلکه آنان با حقیقتی می زیستند که آیات قرآن آن را به تصویر می کشید و در واقعیت زندگی خود با آن حقیقت می زیستند و برای آن حقیقت می زیستند.

هنوز که هنوز، این قرآن در دسترس مردمان است. این قرآن توانایی آن را دارد که در پرتو آیات خود افراد، اشخاص، دسته ها و گروه هایی پدید آورد که که با اذن الهی و مطابق خواست او، آن چه می بایست از بین برود، از بین ببرند و آن چه می بایست باقی بماند، باقی گذارند… این کار هم وقتی ممکن است که این تصویرها در دل ها جایگزین شود و واقعا دل ها را فراگیرد و آن ها را شیفته و شیدای خود گرداند، به گونه ای که انگار حق و حقیقت را احساس می کنند و آن را با دست لمس می نمایند و با چشم مشاهده می نمایند.

در آخر این نکته را نیز باید افزود که اگر تو رحمت خدا را احساس می کنی یا به رحمت خدا امیدوار هستی؛ یا به آن ایمان و اطمینان داری و در هر کاری چشم به راه آن هستی؛ این خود رحمت است. عذاب وقتی عذاب است که از رحمت خدا دور باشی، یا از رحمت خدا مأیوس و ناامید شوی و یا درباره آن دچار شک و تردید گردی. این عذابی است که خدا آن را بر هیچ مؤمنی هرگز نازل نمی کند. إِنَّهُ لاَ ییأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ قطعاً از رحمت خدا جز کافران ناامید نمی گردند.( یوسف /۸۷)

به نقل از کتاب: فی ظلال القرآن ( نوشته ی سید قطب) با اندکی تصرف
منبع:تابش

About Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

* Copy This Password *

* Type Or Paste Password Here *