رمضان ماه حصول تقوا و منبع خیر و برکت برای تمام سال
مجدّد ألف ثانی شیخ احمد سرهندی درباره نقش تأثیرگذار و مهم ماه مبارک رمضان در زندگی انسان مسلمان میفرماید: «این ماه [رمضان]، جامع جمیع خیرات و برکات است، هر برکتی و خیری که در تمام سال به هر که میرسد، از هر راه که میآید، قطرهای است از دریای بینهایت برکات این شهر عظیمالقدر. جمعیّت […]
مجدّد ألف ثانی شیخ احمد سرهندی درباره نقش تأثیرگذار و مهم ماه مبارک رمضان در زندگی انسان مسلمان میفرماید: «این ماه [رمضان]، جامع جمیع خیرات و برکات است، هر برکتی و خیری که در تمام سال به هر که میرسد، از هر راه که میآید، قطرهای است از دریای بینهایت برکات این شهر عظیمالقدر. جمعیّت [خاطر] این ماه، سبب جمعیّت [خاطر] تمام سال است و تفرقه این ماه، سبب تفرقه تمام سال. پس هر که این ماه را به جمعیّت [خاطر] گذراند و از خیرات و برکات این ماه بهرهمند شود، تمام سال به جمعیّت [خاطر] گذراند و به خیر و برکت مملو و محتوی باشد. برکاتی که به ایام (روزهای) این شهر (ماه) وابستهاند، دیگراند، و خیراتی که به لیالی (شبهای) آن متعلّقاند، دیگر».(۱)
روزه و مفهوم صحیح تقوا
«یا أیّها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلّکم تتقون»[بقره: ۱۸۳]؛ ای مؤمنان، روزه بر شما فرض شده است چنانکه بر امّتهای پیش از شما فرض شده بود، باشد که [با بهرهمندی از این نعمت] تقوا پیشه کنید.
خداوندمتعال در این آیه هدف اصلی از فرض شدن روزه رمضان را تحصیل تقوا بیان کرده است؛ هرگاه تقوا حاصل گشت و انسان متقی گردید، آنگاه به الله میرسد و دروازه هرگونه خیر و برکت و سعادت و خوشبختی به رویش باز میشود.
خداوند در آیه مذکور، روزه ماه رمضان را وسیله رسیدن به تقوا و پرهیزگاری معرفی کرده است. حال باید دید تقوا یعنی چه. علامه سیّد ابوالحسن ندوی ضمن بیان مفهوم تقوا میگوید: متقی کسی نیست که پیوسته عبادت میکند، کم میخوابد و یا اصلاً نمیخوابد و غذا نمیخورد و یا کم میخورد، به کثرت نماز میخواند، شب زندهدار است و روزه میگیرد؛ بلکه تقوا یک صفت است، تقوا اسم خوف است، تقوا اسم عبادت، تلاوت و تسبیح نیست. تقوا مزاج و خصلتی است که در انسان پیدا میشود. رمضان برای این میآید تا ما را متّقی بگرداند: «لعلّکم تتقون». نه اینکه با آمدن رمضان تقوا هم میآید و با رفتن رمضان تقوا هم میرود؛ چنین چیزی را را تقوا نمیگویند. تقوا یعنی عادت دادن نفس به رعایت ادب خداوند و ایجاد احساس حضور همیشگی خداوند در هر لحظه زندگی. بهطوریکه پیش از انجام هرکار بیاندیشد که آیا انجام این کار سبب خوشنودی الله میشود یا سبب ناخوشنودی او؛ آیا مطابق دین و شریعت است یا نه. ملکهشدن این عادت و احساس را تقوا میگویند. بعضی فکر میکنند با روزهگرفتن ۲۹ یا ۳۰ روز از رمضان در لیست متّقیان قرار میگیرند، یا کسی که روزه گرفت و چیزی نخورد و چندینبار قرآن را ختم کرد و در شب تراویح خواند او متّقی است. هدف آیه این نیست که اگر امتحان رمضان خوب پاس شد بعد از آن اعمال تعطیل است؛ بلکه هدف این است که در۳۰ روز ماه رمضان در تمام روز از خوردن و نوشیدن چیزهای حلال و پاکیزه خودداری شود و با وجود اینکه در خانه بهترین نوشیدنیها و خوراکیها موجود است و بهشدّت به آنها احساس نیاز میشود ولی بنده صرفاً جهت اطاعت از حکم و دستور خداوند از صبح صادق تا غروب آفتاب یک قطره آب گوارا و لقمه حلال و پاکیزه از حلقش پایین نمیبرد. با این وصف، وقتی رمضان تمام میشود این احساس و ملکه را در بنده بهوجود میآورد که در رمضان بهدستور خداوند نوشیدنیها و خوراکیهای حلال را ترک کردیم پس در غیر رمضان نیز باید به اطاعت از دستور خداوند از گناه و معصیت دوری کنیم، دروغ نگوییم، گواهی دروغین ندهیم، مردمآزاری نکنیم، حق کسی را تلف نکنیم، به کسی تهمت و افترا نزنیم، دزدی نکنیم، ظلم نکنیم، خون کسی را نریزیم، مال حرام نخوریم، و عادت کنیم از آنچه خداوند منع کرده است بازآییم. بههمیندلیل خداوند فرمود: «لعلّکم تتقون»، و نفرمود: لعلّکم تعبدون یا لعلّکم تشکرون یا لعلّکم تحجّون. زیرا هرگاه شرمداشتن از خدا، یعنی تقوا، تبدیل به ملکه و مزاج انسان شود خودبهخود دیگر اعمال اصلاح میشوند.(۲)
روزه علامت خوف و محبّت قلبی انسان با خداست و این احساس قلبی، انسان را از ارتکاب گناه باز میدارد؛ زیرا اکثراً ارتکاب گناه و معصیت بهدلیل کمبود محبّت و خوف الهی انجام میگیرد. پس زمانی که انسان از گناهان و امراض باطنی و درونی محفوظ بماند از عذاب جهنّم نیز نجات مییابد. بههمین دلیل پیامبراکرم صلّیاللهعلیهوسلّم میفرماید: «الصیام جنّه و حصن حصین من النّار»[مسند احمد، حدیث ۹۲۱۴]؛ روزه سپر و دژ محکمی در مقابل عذاب جهنّم است.
روزه همانطور که معالج و درمانگر امراض باطنی است، همینطور سبب علاج امراض ظاهری و جسمی نیز میشود، زیرا بسیاری از بیماریها بر اثر پرخوری بهوجود میآیند و روزه پرخوری را کاهش میدهد و در نتیجه بیماری کمتر میشود. چنانکه در حدیث آمده است: «لکل شیء زکاه و زکاه الجسد الصوم»[سنن ابنماجه، حدیث ۱۷۴۵]؛ برای هر چیزی زکاتی است و زکات (وسیله پاکی) بدن روزه است. در روایت دیگری آمده است: «صوموا تصحّوا»؛ روزه بگیرید تا تندرست وسالم شوید.(۳)
روزه نفس را فروتن، عقل و درک را تصفیه و انسان را به صفات پسندیده ملائکه مزیّن میکند و انسان را به همدردی با گرسنگان و فقیران و بینوایان وامیدارد.
جوانب تربیتی روزه
ـ تربیت ایمانی: روزه ایمان درونی را تقویت میکند، چنانکه رسولالله صلّیاللهعلیهوسلّم می فرماید: «من صام رمضان ایماناً و احتساباً غفرله ما تقدّم من ذنبه»[صحیح بخاری، حدیث ۱۹۰۱]؛ کسی که براساس عقیدهای راسخ و یقینی صادق و با انگیزه کسب ثواب، روزه میگیرد، گناهان و لغزشهایش بخشوده میِشود.
روزه ارتباط انسان را با پروردگارش محکم و قوی، و نفس و قلب را مملو از تقوای خداوند عزّوجلّ میگرداند، بهطوریکه در پنهان و پیدا خداوند را ناظر بر اعمال خود میداند.
روزه بزرگترین مظهر تربیت و تهذیب نفس است؛ چراکه هیچ نگهبان و مراقبی برای روزهدار بهجز الله نیست، آن هنگام که گرسنگی و تشنگی فشار میآورند و خواهشات نفسانی و تمنّای لذایذ بر او هجوم میآورند و مسلمان روزهدار پایمردی نشان میدهد و جلو خواهشات نفسانی را میگیرد تا رضای الهی را حاصل کند.
ـ تربیت سلوک و رفتار: تعامل نیکو از ایمان حقیقی و یقین صادق سرچشمه میگیرد و ثمره اراده قوی است. ایمان حقیقی و یقین صادق و اراده قوی به انسان این توانایی و قدرت را میدهد که گفتار و کردارش را در مسیر صحیح جهت دهد، بهطوریکه از زبانش چیزی که آزار و اذیت مردم و خشم و غضب خداوند را در پی دارد بیرون نیاید و از اعضا و جوارحش کردار زشت و نامناسبی سر نزند. برای مقبولیت روزه نزد الله، ضروری است که روزهدار علاوهبر ترک خوردن و نوشیدن، زبان، دهان و سایر اعضای خود را از گناهان و اعمال زشت حفاظت کند، چنانکه حدیث پیامبراکرم صلّیاللهعلیهوسلّم است: «من لمیدع قول الزور و العمل به فلیس لله حاجه فی أن یدع طعامه و شرابه»[صحیح بخاری، حدیث ۱۹۰۳]؛ شخص روزهداری که سخنان بیهوده و کارهای بیهوده را ترک نکند، خداوند نیازی به گرسنه شدن و تشنه شدن وی ندارد.
روزه وسیلهای است برای تربیت نفس به تحمّل و مقاومت در برابر مشکلات زندگی و کنترل نفس در برابر هر آزار و اذیتی که از دیگران به انسان میرسد. فریضه روزه، سلوک پاکیزه و مطهّر، و روحیه گذشت و تسامح را در انسان پرورش میدهد؛ بهطوری که اگر کسی به او ناسزا بگوید و یا کسی بر او ظلم و ستم روا دارد، روزهدار از او درگذر میکند و زشتی را با نیکی، درشتی را با نرمی، و بدی را با گذشت و عفو پاسخ میدهد؛ چنانکه رسول اکرم صلّیاللهوعلیهسلّم به همین مطلب اشاره میکند: «إذا کان یوم صوم أحدکم فلایرفث یومئذ و لایصخب فإن سابّه أحد أو قاتله فلیقل: إنّی امرؤ صائم»[صحیح بخاری، حدیث ۲۷۰۶]؛ وقتی یکی از شما روزهدار بود، دشنام و ناسزا نگوید و با صدای بلند بر سر دیگری داد نزند و اگر کسی به او بد گفت و یا با او جنگید، بگوید: من روزه دارم.
بنابراین، روزه اگر در تهذیب اخلاق و ترقی سلوک و رفتار انسان و بهبود تعامل فردی او با دیگران مؤثر واقع نشود، کالبدی بدون روح است.
نماز تراویح
نماز تراویح یکی دیگر از بزرگترین اعمال ماه رمضان است که سبب قرب بنده به الله میشود. نماز تراویح سنّت مؤکّده علیالکفایه است، در مسجد محله با جماعت ادا میشود و اگر کسی در خانه فُرادا بخواند سنّت ادا میشود امّا از ثواب جماعت محروم میگردد. اگر در کل محله نماز تراویح خوانده نشود همه اهل محله به سبب ترک این سنّت گنهکار میشوند.
در این ماه دو عبادت جمع شده است، روزه در روز، و قیام و تراویح در شب، چنانکه پیامبر صلّیاللهوعلیهسلّم میفرماید: « إن الله تبارک و تعالی فرض صیام رمضان علیکم و سننت لکم قیامه فمن صامه و قامه ایماناً و احتساباً خرج من ذنوبه کیوم ولدته أمه»[سنن نسائی، حدیث۲۲۱۲]؛ خداوند روزه رمضان را فرض کرده است و من قیام و نماز خواندن در شبهای رمضان را سنّت قرار دادهام؛ هر کس با عقیدهای راسخ و با انگیزه کسب ثواب، روزهای رمضان را روزه بگیرد و در شبهای آن به خواندن نماز قیام کند، از گناهان چنان پاک میشود که روز تولّدش از مادر از گناه پاک بود.
در اینجا ذکر این مطلب لازمی است که نماز تراویح یک سنّت مستقل و خواندن کل قرآن در تروایح یک سنّت مستقل دیگر است. بعضی پس از ختم قرآن در تراویح در چند شب، در شبهای باقیمانده رمضان نماز تروایح نمیخوانند که این اشتباه است، چون تراویح در تمام شبهای رمضان سنّت است و ختم کل قرآن یکبار در تراویح سنّت مستقلی است.
تلاوت قرآن
رسول اکرم صلّیاللهوعلیهوسلّم قرآن و روزه را دو شفاعتکننده بزرگ معرفی کرده است: «الصیام و القرآن یشفعان للعبد یوم القیامه یقول الصیام ربّ إنّی منعته الطعام و الشهوات بالنهار فشفّعنی فیه و یقول القرآن ربّ منعته النوم باللیل قال فیشفعان»[مستدرکعلیالصحیحین، حدیث ۲۰۳۶]؛ روزه و قرآن هر دو برای انسان در روز قیامت شفاعت میکنند. روزه میگوید: پروردگارا! من این شخص را از خوردن و نوشیدن و ارضای شهوات بازداشتم، امروز شفاعت من را در حق او قبول فرما! و قرآن میگوید: من او را از خواب و استراحت در شب بازداشتم، بارالها! امروز شفاعت من را در حق او قبول بفرما! چنانکه سفارش روزه و قرآن در حق آن شخص قبول میشود.
دعا و نیایش
دعا و نیایش روزهدار از همه دعاکنندگان به قبولیت نزدیکتر است. عبدالله بن عمرو از رسول خدا صلّیاللهعلیهوسلّم روایت میکند: «للصائم عند إفطاره دعوه مستجابه»[مسند طیالسی، حدیث ۲۳۶۴]؛ روزهدار به هنگام افطارش دعای مقبولی دارد. بههمینخاطر عبدالله بن عمرو به هنگام افطار اهل و عیال و فرزندانش را فرامیخواند و دعا میکرد.
اعتکاف
یکی از سنّتهای پسندیده در ماه رمضان اعتکاف است. هدف از اعتکاف دل را پاککردن از تعلّقات دنیوی و تفکّرات مادّی و مشغولشدن به ذکر و عبادت پروردگار است. علامه ابنقیّم رحمهالله میگوید: هدف از اعتکاف و روح آن، دل را به ذات پروردگار وابسته کردن است؛ بدینصورت که از همه جوانب منقطع و با او مجتمع شود، از غیر او ببرد و چنان به او مشغول شود که بهجای همه خیالات و تفکّرات، یاد و محبّت او در دلش جای گیرد.
اعتکاف دهه اخیر رمضان سنّت مؤکّده علیالکفایه است؛ یعنی اگر در یک محله و حتّی در یک روستای کوچک کسی در مسجد به اعتکاف ننشیند همه اهل آن محله و روستا بهخاطر ترک سنّت اعتکاف گنهگار میشوند و اگر یک نفر در مسجد اعتکاف کند از طرف همه آنها سنّت ادا میشود.
پیامبر اسلام به اعتکاف رمضان ترغیب میدادند و خودشان هر سال به اعتکاف اهتمام میکردند. حضرت ابوهریره روایت میکند: «کان رسول الله صلّیاللهعلیهوسلّم یعتکف فی کل رمضان عشره أیام فلمّا کان العام الذی قبض فیه إعتکف عشرین یوماً»[صحیح بخاری، حدیث ۲۰۴۴]؛ رسولاکرم صلّیاللهعلیهوسلّم هر رمضان ده روز به اعتکاف مینشست و در سالی که وفات یافت بیست روز اعتکاف نمود.
ابنعباس رضیاللهعنه روایت میکند: «أنّ رسولالله صلّیاللهعلیهوسلّم قال فی المعتکف هو یعکف الذنوب و یجزی له من الحسنات کحامل الحسنات کلها»[سننابنماجه، حدیث ۱۷۸۱]؛ رسولاکرم صلّیاللهعلیهوسلّم در مورد معتکف فرمودند: معتکف از گناهان محفوظ میماند و در عوض اعمال حسنهای که او بهخاطر اعتکاف نمیتواند آنها را انجام دهد، به او به اندازه کسی که آنها را انجام میدهد، پاداش داده میشود.
فطریه
صدقه فطر از طرف ذات انسان ادا میشود، لذا به آن زکات بدن و زکات فطر میگویند. خدواند متعال فطریه را برای همدردی و مواسات با محتاجان و مستمدان و برای جبران و تلافی نقص و خطا و لغزشهای روزهدار واجب کرده است؛ چنانکه حضرت ابنعباس از پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوسلّم روایت میکند: «فرض رسولالله صلّیاللهعلیهوسلّم زکاه الفطر طهرهً للصائم من اللغو و الرفث و طعمه للمساکین»[سنن ابوداود، حدیث ۱۶۰۹]؛ رسول خدا صلّیاللهعلیهوسلّم بهمنظور پاک شدن وجود روزهدار از آثار کارهای لغو و سخنان بیهوده، و تأمین غذای مساکین، ادای صدقه فطر را بر روزهدار واجب قرار داده است.
احیای دهه آخر و شب قدر
همانگونهکه ماه مبارک رمضان از بقیه ماههای سال افضل و برتر است، دهه آخر آن افضل و برتر از دو دهه اوّل آن است و شب قدر غالباً در دهه آخر است، به همین خاطر رسول اکرم صلّیاللهعلیهوسلّم در دهه آخر بیشتر عبادت میکردند و دیگران را نیز تشویق به کثرت عبادت میکردند. از حضرت عایشه رضیاللهعنها روایت است: «کان رسولالله صلّیاللهعلیهوسلّم إذا دخل العشر الأواخر أحیا اللیل و أیقظ أهله و جدّ و شدّ المئزر»[صحیح بخاری، حدیث ۲۰۲۴]؛ وقتی دهه اخیر رمضان وارد میشد پیامبر خدا صلّیاللهعلیهوسلّم شبها نمیخوابید و اهل خانه را نیز بیدار میکرد و در عبادت سخت میکوشید.
نویسنده: محمد ذاکریفر
دیدگاهتان را بنویسید