ارطغرل ترکمانی، سرآغاز خلافت مقتدر عثمانی + عکس نوشته
◾️هر داستانی آغازی دارد و هر حکومتی پایههایی قوی داشته است، داستان خلافت مقتدر عثمانی هم از ارطغرل – رحمه الله – شروع میشود، به راستی تا چه اندازه این شخصیت مهم تاریخی را میشناسیم؟ ◽️ارطغرل قصهای هیجانانگیز دارد. در این نگارش در مورد شخصیتی مینویسم که در دیدگاههایش حکیم، در انفعالات آرام […]
◾️هر داستانی آغازی دارد و هر حکومتی پایههایی قوی داشته است، داستان خلافت مقتدر عثمانی هم از ارطغرل – رحمه الله – شروع میشود، به راستی تا چه اندازه این شخصیت مهم تاریخی را میشناسیم؟
◽️ارطغرل قصهای هیجانانگیز دارد. در این نگارش در مورد شخصیتی مینویسم که در دیدگاههایش حکیم، در انفعالات آرام و در تصرفات متعادل بود. او نمونهای از یک رهبر حکیم بود که سنجیده عمل میکرد و به قول معروف بیگدار به آب نمیزد به گونهای که علیٰرغم محاصرهٔ شدید به مدت ۵٠ سال تمام توانست امارت خود را به طور کامل حفظ نماید.
شخصیت و اعتقاد خالصانهٔ او در کنار نهاد اصیل وی سبب شد خداوند از سلالهٔ وی بذری را بپروراند که به درازای ۶٠٠ سال مسلمانان را بر خود متفق کند تا جایی که کسی نمیتواند خلافت بزرگ عثمانی را حکومتی عادی خطاب کرده و منکر ریشهٔ مستحکم آن باشد بلکه دوست و دشمن بر غایت تأثیرگذاری آن بر دنیای آن روزگار و ملت مسلمان اذعان دارند، حتىٰ که محبت و تأثیر آن بعد از سقوط و گذشت ١٠٠ سال از این واقعه در دلهای خیل عظیمی از مسلمین ریشه دوانده و بر صفحات زرین تاریخ نقش بسته است.
◾️ارطغرل در آغاز کار
همانگونه که در ابتدا گفته شد، قصهٔ ارطغرل روایتی عجیب و هیجانانگیز است، این داستان با مردی ساده آغاز میشود که طایفهای از طوایف ترکمن (طایفهٔ قایی) را که آمارشان بیش از چهارهزار نفر نبود، رهبری میکرد.[١] کسی او را نمیشناخت و شهرتی نداشت؛ ممکن بود داستان او ضمن هزاران و میلیونها داستانی باشد که با گذشت تاریخ به باد فراموشی سپرده شدند، اما الله تعالىٰ خواست که نام او و فرزندانش برای همیشه در صفحات زرین تاریخ ثبت گردد.
این مرد؛ ارطغرل ترکمانی است؛ برخی در مورد وی حکایات و اساطیر زیادی بافتهاند.
پس از حملهٔ مغولان به ممالک اسلامی، از ممالک شرقی که موطن اصلی اقوام ترک (ترکمن، ازبک، قزاق، قرقیز و…) است، رو به سوی آناتولی در غرب آسیا کرده و بدانجا کوچ نمود تا در آنجا هستههای اولیهٔ دولتی را تشکیل دهد که بعدها با نام ”خلافت عثمانی“ شهرهٔ آفاق شد.
بسیاری از روایات بر این اتفاق دارند که او و ایلش از افرادی بودند که پس از ظهور مغول و چنگیزخان، ترکستان (منطقهای در آسیای میانه که در حال حاضر شمال کشورهای ترکمنستان، ازبکستان، قزاقستان، قرقیزستان و بخشهایی از روسیه تاجیکستان و…) را ترک کرده و به قصد مهاجرت، رو به سوی غرب نهاده تا به منطقهٔ آناتولی رسیدند و برحسب اتفاق شاهد جنگی بین سلطان سلاجقهٔ روم، علاءالدین کیقباد اوّل با ارتشی دیگر بودند.
در این زمان بود که ارطغرل و نیروهایش به علاءالدین پیوستند و این واقعه باعث پیروزی علاءالدین شد، در نتیجهٔ این پیروزی، علاءالدین نیز سرزمینهایی را به رسم جوانمردی به ارطغرل هدیه نمود.[٢]
بعضی از منابع به این اشاره کردهاند که ارطغرل در جنگ بین سلاجقهٔ مسلمان روم با نیروهای بیزانس/ صلیبیون به دلیل حمیت و اعتقاد دینی وافر به انضمام نیروهای مسلمان سلجوقی روم درآمد[٣] و همین باعث شد تا علاءالدین، سرزمینهایی را در غرب آناتولی در منطقهٔ سوگوت به ارطغرل واگذار نماید[۴] که در مرزهای دولت بیزانس صلیبی قرار داشت[۵] و اینگونه بود که ارطغرل سنگهای اولیه دولت عثمانی را بنا نهاد.[۶]
پس از این واقعات، ارطغرل به لقب ”اوج بکی“ به معنای محافظ و حافظ مرزها و سرحدات نائل آمد که یکی از درجات معتبر و مهم در دولتهای سلجوقی بود؛ این عنوان یعنی ”مرزدار“ سبب شد که او به عنوان جایگاه رئیس عشیره، جایگاه خود را مستحکم کرده و تعدادی از قبایل کوچکتر نیز فرمانبردار وی گردند.[٧]
◾️ارطغرل در امارت جدید
در کتب و منابع، معلومات زیادی دربارهٔ ارطغرل وجود ندارد، با این حال مطالبی در مورد شخصیت فردی و طریقهٔ اداره امور و امور قبیلهٔ وی و پارهای ملاحظات در منابع قدیمی یافت میشود.
در اوان ۴٠ سالگی بود که سرزمینهای جدیدی از سوی سلجوقیان روم به وی واگذار شد، عمر طولانی و پربرکتی داشت و به مدت ۵٠ سال بعد از آن بر این سرزمینها و نواحی اهدایی حکم راند! یعنی تقریباً ٩٠ سال عمر داشت و در این دوره توانست وسعت قلمرو خویش را تا دو برابر افزایش داده و از حدود دوهزار کیلومتر مربع در آغازِ کار، حدود چهارهزار کیلومتر مربع و شاید کمی بیشتر را تحت تسلط خود قرار دهد.[٨] تمامی این تصرفات از سرزمین بیزانس و صلیبیونی بود که در همسایگی آنها بودند.
◾️ارطغرل رهبری حکیم
ارطغرل مردی بسیار خونسرد و متعادل بود که در نظریاتش با حکمت رفتار میکرد؛ عجلهای برای توسعهٔ قلمروَش در داخل سرزمینهای بیزانس یا امارتهای اسلامی مجاورش نداشت؛ بلکه بسیار آهسته در حال شکل دادن و گسترش قلمروَش بود به گونهای که علیٰرغم محاصرهٔ شدید به مدت ۵٠ سال تمام توانست، امارت خود را به طور کامل حفظ نماید.
این فرمانده شجاع دارای گرایشهای اسلامی واضحی بود به گونهای که از کردار و رفتار وی هویداست؛ از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
– حُسن تربیت و حب دین و علما توسط فرزندانش مخصوصاً عثمان؛
– عدم تعدی و دستدرازی به امارتهای مسلمان همسایه ولو اینکه آنها ضعیف باشند؛
– حریص بودن بر ساخت مساجد حتىٰ در آبادیهای کوچک مناطق تحت تسلط خود.
ارطغرل در کل حیات خویش تابع سلطان سلجوقی بود[٩] و به آنها وفادار ماند؛ زیرا نمیخواست وفای به عهد خود را شکسته و مسلمین را متفرق نماید. دولتی که او شکل داد، بعدها توسط فرزندش عثمان به یک دولت مستقل تبدیل و به نام همان فرزندش، دولت عثمانی نامیده شد.
◾️وفات ارطغرل
این فرمانده بزرگ، در سال ۶٨٠ هـ.ق. / ١٢٨١ م. بعد از ٩٠ سال عمر پربرکت، فرماندهی ایل قایی و سرزمین های تحت حکومتش را به فرزندش عثمان سپرده و جان به جان آفرین تسلیم نمود.[١٠]
خدایش بیامرزد و در صف نیکان محشور گرداند.
منابع:
[١] یلماز أوزتونا، تاریخ الدوله العثمانیه: ١/٨٨، ترجمه عدنان محمود سلیمان، مراجعه وتنقیح: محمود الأنصاری، مؤسسه فیصل للتمویل، ترکیا، إستنابول، ١٩٨٨م.
[٢] إسماعیل سرهنک، حقائق الأخبار عن دول البحار: ١/۴٨٣، مطابع الأمیریه، بولاق، مصر، الطبعه الأولى، ١٣١٢هـ. وانظر: محمد فرید، تاریخ الدوله العلیه العثمانیه: ص١١۵، تحقیق: إحسان حقی، دار النفائس، بیروت، لبنان، الطبعه الأولى، ١۴٠١هـ=١٩٨١م، وإبراهیم بک حلیم، تاریخ الدوله العثمانیه العلیه (التحفه الحلیمیه فی تاریخ الدوله العلیه): ص ٣١، مؤسَّسه الکتب الإثقافیَّه، بیروت، لبنان، الطبعه الأولى، ١۴٠٨ه=١٩٨٨م.
[٣] محمود شاکر، التاریخ الإسلامی: ٨/ ۶٠، المکتب الإسلامی، الطبعه الرابعه، ١۴٢١ه=٢٠٠٠م.
[۴] انظر: صلاح ضبیع، مقال بعنوان: ”العلاقات العثمانیه – البیزنطیه“، مجله الاجتهاد: ص ١٧٨، العددان ۴١، ۴٢، ١۴١٩هـ= ١٩٩٩م.
[۵] أحمد شلبی، موسوعه التاریخ الإسلامی: ۵/ ٨١۴، مکتبه النهضه المصریه، الطبعه السابعه، ١٩٨۶م.
[۶] یلماز أوزتونا، تاریخ الدوله العثمانیه: ١/٨٧.
[٧] محمد سهیل طقوش، تاریخ العثمانیین: ص٢۵، دار النفائس، الطبعه الثالثه، ١۴٣۴هـ= ٢٠١٣م.
[٨] یلماز أوزتونا، تاریخ الدوله العثمانیه: ١/٨٧.
[٩] إسماعیل سرهنک، حقائق الأخبار عن دول البحار: ١/۴٨۴.
[١٠] محمد سهیل طقوش، تاریخ العثمانیین: ص٢۶.
نویسنده: آرمان خرمالی/ گنبد کاووس / سنت آنلاین
دیدگاهتان را بنویسید