حادثه « پلاسکو » از زاویه ای دیگر
آنچه برای پلاسکو و شهروندان موجود در آن رخ داد و سپس گریبانگیر جانبرکفان آتشنشانی و نیروهای امدادی شد، درسهایی در خود برای عوام و خواص جامعه دارد. این درسهای نهفته برای روشنضمیران دارای بینش، واضح و آشکارند. ضمن عرض تسلیت به بازماندگان حادثهدیدهها، در ذیل به بعضی از این نکات اشاره میشود: ۱٫ «پلاسکو» […]
آنچه برای پلاسکو و شهروندان موجود در آن رخ داد و سپس گریبانگیر جانبرکفان آتشنشانی و نیروهای امدادی شد، درسهایی در خود برای عوام و خواص جامعه دارد. این درسهای نهفته برای روشنضمیران دارای بینش، واضح و آشکارند. ضمن عرض تسلیت به بازماندگان حادثهدیدهها، در ذیل به بعضی از این نکات اشاره میشود:
۱٫ «پلاسکو» یک یا دو مقصر ندارد؛ پلاسکو یک مرکز تجاری بود که نزدیک به چهار هزار کسبه مستقیم در این مرکز فعال بودند. از یک طرف ایمنی این مرکز به سطح «خطر» رسیده بود و از طرفی شهرداری مدعی است که «مردمداری» کرده و نخواسته در این بحران اقتصادی نان چند کاسب آجر شود. لذا به ارسال «هشدارهای کتبی» در خصوص ناایمن بودن پلاسکو بسنده کرده است. با این حساب باید دست به یقهی استکبار جهانی و تحریمکنندگان ایران ببریم که مردم ما را به این حال و روز انداختند!؛ نه توانایی بازسازی و بهسازی ساختمانی را داریم و نه آب حیاتی نوشیدیم که در صورت ریزش ساختمانها، اجازه ندهیم ارتباط روح و جسم قطع شود. البته این قبیل قضایا مردم را بیش از پیش با پیچیدگی مدیریت در کشور آگاه میکنند؛ امری که راه شانه خالی کردن از مسئولیت را آسان کرده است.
۲٫ «پلاسکو» چندین روز است که در صدر اخبار رسانههای داخلی قرار دارد و نفسها را در سینه حبس نگه داشته است؛ اینکه قشرهای مختلف جامعه با نگاهی توأم با تأسف، حسرت و همدردی به قضیه مینگرند، جای خرسندی است. اما سؤال اینجاست که اگر اتفاقی مشابه برای هموطنان ما در سایر نقاط کشور رخ دهد، رسانههای رسمی و شخصیتهای متمرکز در مرکز به همین اندازه به آن اهمیت میدادند؟ آیا برای آسیبدیدگان حوادث مشابه در استانهای حاشیهای عزای عمومی اعلام میشد؟ احیانا «یاریرسانی مالیاتی، بیمهای و بانکی» به کاسبان و بازرگانان حواشی کشور به همین سرعت و در همین سطح- که امری بسیار پسندیده و بهجا از سوی مسئولین مربوطه است- انجام میگرفت؟!
۳٫ اخبار و گزارشهای منتشره پس از وقوع حادثهی پلاسکو، این حادثهی دلخراش را به یکی از پرابهامترین حوادث تاریخ معاصر کشور تبدیل کرد. تنها چیزی که مسئولین به تکذیب آن نپرداختند ریزش ساختمان پلاسکو بود! حتی برخی مسئولین آمارها و اطلاعاتی را که خودشان به رسانهها گفتند، اندکی بعد تکذیب کردند. فضای مجازی که در پخش شایعات همواره پیشتاز است، این بار به یُمن آمارهای متناقض مسئولان ذیربط با شدت بیشتری به شایعات دامن میزند. لذا لازم است ضعفهای مدیریت بحرانهای احتمالی رفع شود و از کاستیهایی که پس از این حادثه دیده شد، درس عبرت گرفته شود. دانستن حق مردم است؛ اما اگر اصل بر این است که «صلاح مملکت خویش خسروان دانند» و یک سری واقعیتها باید پنهان بماند، پس مسئولان محترم دستکم در اوضاع بحرانی حرفی بر زبان نیاورند که سپس ناچار به تکذیب آن گردند یا آمارهایشان متناقض باشد. در هیچ صورتی، یک فاجعه انسانی نباید عرصهی رقابتها و بازیهای سیاسی- جناحی باشد.
۴ـ مأموران سازمان آتشنشانی گفتوگوهایی با رسانهها داشتهاند و از کمبود امکانات گلایه کردهاند؛ به نیت خیرخواهی این دست از رسانهها با انتشار چنین گزارشها و گفتوگوهایی میتوان شک کرد، اما اظهارات آتشنشانها قابل تردید نیست. بنابراین، شایسته است سازمانهایی مانند آتشنشانی و هلال احمر به پیشرفتهترین تجهیزات و امکانات مجهز شوند.
۵ـ شکی در این نیست که حادثه در هر کشور و مکانی ممکن است فاجعه بیافریند. با یک نگاه اجمالی به گزارشهای رسانههای داخلی، بالاخص صدا و سیما، ناخواسته مردم به یاد گزارشهای جهتدار رسانههای داخلی از حوادث مشابه در دیگر نقاط جهان میافتند. نباید ما پشت حوادث و بلایای گوناگون، همواره «بیکفایتی» رقبای جهانی و منطقهای خود را ببینیم. شایسته است افرادی که دنبال بهرهبرداریهای سیاسی از حوادث پیشآمده در دیگر کشورها هستند، به خود آیند، سر در گریبان فرو برند و در امر خالق تأمل کنند.ن
ویسنده: عبدالحکیم شه بخش / سنی آنلاین
دیدگاهتان را بنویسید