فضیلت روزه
درهای بهشت در ماه رمضان باز میگردند: رسول خدا صلى الله علیه وسلم فرمود: «إِذَا دَخَلَ رَمَضَانُ فُتِّحَتْ أَبْوَابُ الْجَنَّهِ – وَفِى رِوَایَهٌ – أَبْوَابُ الرَّحْمَهِ وَغُلِّقَتْ أَبْوَابُ جَهَنَّمَ وَسُلْسِلَتِ الشَّیَاطِینُ»؛ «هرگاه رمضان بیاید درهای بهشت، و در روایت دیگر است که درهای رحمت باز میشوند و درهای جهنم بسته میشوند، و شیاطین در زنجیرها […]
درهای بهشت در ماه رمضان باز میگردند:
رسول خدا صلى الله علیه وسلم فرمود:
«إِذَا دَخَلَ رَمَضَانُ فُتِّحَتْ أَبْوَابُ الْجَنَّهِ – وَفِى رِوَایَهٌ – أَبْوَابُ الرَّحْمَهِ وَغُلِّقَتْ أَبْوَابُ جَهَنَّمَ وَسُلْسِلَتِ الشَّیَاطِینُ»؛ «هرگاه رمضان بیاید درهای بهشت، و در روایت دیگر است که درهای رحمت باز میشوند و درهای جهنم بسته میشوند، و شیاطین در زنجیرها قید میگردند».
من میگویم: باید دانست که این فضیلت به اعتبار گروه مسلمانان است، زیرا کفار در رمضان در گمراهی و سرگردانی بیشتری نسبت به ماههای دیگری قرار میگیرند، زیرا آنان دارند در هتک شعایر الله ادامه میدهند، اما مسلمانان هرگاه روزه گرفتند، شبها را به قیام گذرانیدند، و کاملین آنها در عمق انوار غوطه خوردند، و دعوت آنان دیگران را احاطه نموده، و نور آنها بر دیگران منعکس گردید، و برکات آنان شامل همه گروههای مسلمان قرار گرفت، و هریکی بر حسب استعدادش به منجیات نزدیک و از مهلکات دور قرار گرفت، به راستی درهای جنت برای آنها باز شدند، و درهای جهنم از آنها مسدود گشتند، زیرا که اصل جنت و جهنم رحمت و لعنت است، و نیز اهل زمین روی آن صفتی اتفاق دارند که مناسبات خویش از جود الهی را جلب نماید، همچنان که در باره استسقاء و حج ذکر کردیم، و راستی این که شیاطین در زنجیرها قید میشوند، و ملایکه بین مردم منتشر میگردند، از آنجاست که شیطان در کسی اثر میکند که آمادگی اثر پذیری را داشته باشد، و این آمادهگیری بنابر سرکشی بهیمیت میباشد که اکنون به وسیله روزه سرکوب شده است، و همچنین ملایکه به کسی نزدیک میشوند که آمادگی آن را داشته باشد، و آن هم با ظهور ملکیت میباشد که اکنون به وسیله روزه ظاهر شده است، و بازهم رمضان مظنه آن شبی است که: «فِیهَا یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ» [الدخان/۴]؛ «هر کار استوارى در آن [شب] فیصله مىیابد». پس لازماً انوار مثالی و ملکی در این وقت منتشر میگردند، و اضداد آنها منقبض میشوند.
آمرزش گناهان در رمضان:
رسول خدا صلى الله علیه وسلم فرمود:
«من صام شهر رمضان إیمانا واحتسابا غفر له ما تقدم من ذنبه»؛ «هرکسی که از روی ایمانداری و تلاش برای ثواب، روزه رمضان را بگیرد، گناههای گذشتهاش آمرزیده میشوند».
من میگویم: این از آنجاست که ملکیت غالب آمده بهیمیت مغلوب شده است، و این ماه نصاب مناسبی است برای غوطهخوردن در عمق رضا و رحمت الهی، پس حتماً این، نفس را از یک رنگی به رنگ دیگری، تغییر خواهد داد.
رسول خدا صلى الله علیه وسلم فرمود: «مَنْ قَامَ لَیْلَهَ الْقَدْرِ إِیمَانًا وَاحْتِسَابًا غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ» «هرکسی شب قدر را از روی ایمان و تلاش برای ثواب، زنده نگهدارد، گناههای گذشته او آمرزیده خواهند شد».
من میگویم: این از آنجاست که هرگاه طاعت به هنگام انتشار روحانیت و ظهور سلطنت مثال، متحقق گردد چنان در صمیم نفس اثر میگذارد که در غیر این وقت، چندان اثری نخواهد داشت.
ثواب روزه حد و نهایتی ندارد:
رسول خدا صلى الله علیه وسلم فرمود:
«کُلُّ عَمَلِ ابْنِ آدَمَ یضاعَفُ، الحسنهُ بِعَشْرِ أمْثَالِهَا إِلَى سَبْعِمِائَهِ ضِعْفٍ. قَالَ الله تَعَالَى: إِلاَّ الصَّوْمَ فَإنَّهُ لِی وَأنَا أجْزِی بِهِ؛ یَدَعُ شَهْوَتَهُ وَطَعَامَهُ مِنْ أجْلِی»؛ «هر عمل فرزند آدم چندین برابر میشود که نیکی به ده میرسد تا هفتصد، خداوند فرمود: مگر روزه که آن، از آن من است، و من پاداش آن را میدهم، زیرا او خواهشات و غذای خود را به خاطر من ترک نموده».
من میگویم: فلسفه چند برابر بودن ثواب، این است که هرگاه انسانی بمیرد و کمک بهیمی از او قطع شود، و از لذات مناسب به بهیمیت، روی بگرداند، ملکیت ظاهر خواهد شد، و انوار او در طبیعت، خواهند درخشید، این است راز مجازات، پس اگر عمل، عمل نیکی است، قلیلش کثیر به حساب میآید، زیرا ملکیت به ظهور پیوسته و عمل با آن مناسبت دارد.
اما راز استثناء روزه این است که کتابت اعمال در صحایف، جز این نیست که با تصور همان صورت عمل، در عالم مثال که مختص به مرد است میشود، آن به وجهی که صورت جزایی که بر آن، وقتی که از پردهای جسد فارغ بشود، مرتب میگردد، ظاهر گردد، و ما این را چندین بار مشاهده نمودیم، و نیز مشاهده کردیم که کاتبین کرام بسا اوقات در ابراز نمودن جزای عمل که از قبیل مجاهدت شهوات نفس باشد، متوقف میمانند، زیرا ابراز داشتن آن برای شناخت مقدار خُلُق نفس که این عمل در اثر آنها صادر گردیده است، دخلی دارد، و آنها این را نچشیده اند، و وجدانا آن را نمیدانند، از همینجاست که در باره کفارات و درجات باهم بحث و تبادل نظر داشتند که در حدیث به عنوان خصومات یاد شده است، پس خداوند به آنها وحی میکند که این عمل را به همانگونه که هست بنویسید و پاداش آن را به من بسپارید، قول رسول خدا صلى الله علیه وسلم: «فإنه یَدَعُ شَهْوَتَهُ وَطَعَامَهُ مِنْ أَجْلِى» اشاره به این است که آن از کفاراتی است که در سرکوبکردن نفس بهیمیت، اثری دارد، و این حدیث بطن دیگری دارد که در اسرار صوم به آن اشاره نمودیم، به آنجا مراجعه شود.
روزهدار، دو خوشحالی دارد:
رسول خدا صلى الله علیه وسلم فرمود:
«لِلصَّائِمِ فَرْحَتَانِ فَرْحَهٌ عِنْدَ فِطْرِهِ وَفَرْحَهٌ عِنْدَ لِقَاءِ رَبِّهِ»؛ «روزهدار دو خوشحالی دارد: یکی به هنگام افطار و دیگری به وقت ملاقات با پروردگارش».
نخستین خوشحالی طبیعی است که به مطلوبش میرسد، دوم الهی است که آماده میشود تا به هنگام مجرد شدنش از پرده جسد، اسرار تنزیه بر او نمایان گردند، و یقین از بالا بر او مترشح شود، همچنان که نماز اسرار تجلی ثبوتی را پدید میآورد، چنانکه رسول خدا صلى الله علیه وسلم فرمود: «فلا تغلبوا على صلاه قبل الطلوع وقبل الغروب»؛ «نباید شما در برابر نماز قبل از طلوع و غروب خورشید مغلوب گردید»، و در اینجا اسرار زیادی وجود دارد که این کتاب مجال ابراز آنها را ندارد.
بوی دهان روزهدار:
رسول خدا صلى الله علیه وسلم فرمود:
«لَخُلُوفُ فَمِ الصَّائِمِ أَطْیَبُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ رِیحِ الْمِسْکِ»؛ «رایحه و بوی دهان روزهدار پیش خدا از بوی مسک بهتر است».
من میگویم: رازش این که اثر طاعت بنابر محبوبیت آن، محبوب و در عالم مثال به جای طاعت متمثل میگردد، خداوند انشراح ملایکه را به سبب آن و خشنودی خداوند را از آن روزهدار، در یک کفه ترازو و خوشی انسانی را به هنگام استشمام مسک در کفه دیگر آن قرار میدهد تا سِر غیبی را به آنها چشم دیدن، نشان دهد.
روزه سپری است:
رسول خدا صلى الله علیه وسلم فرمود:
«الصِّیَامُ جُنَّهٌ»؛ «روزه سپری است».
من میگویم: این از آنجاست که از شرّ شیطان و نفس، مردم را مصون نگه میدارد، و انسان را از این که تحت تاثیر آنها قرار بگیرد، دور نگه میدارد، و او برخلاف نفس و شیطان وامیدارد. بنابراین، شایسته است که معنی سپربودن آن، زمانی تکمیل میگردد که مردم زبان خود را از گفتار و کردار شهوانی پاک نگهدارد، و به این سوی، در قول رسول خدا صلى الله علیه وسلم: «فَلاَ یَرْفُثْ» اشاره شده است، و همچنین از افعال درندگی، نیز خود را کنار بزند که در این قول رسول خدا صلى الله علیه وسلم: «وَلاَ یَصْخَبْ» به آن اشاره گردیده است، و به سوی اقوال در این قولش: «سَابَّهُ» و به سوی افعال در این قول: «قَاتَلَهُ» اشاره رفته است، اما قول آن حضرت صلى الله علیه وسلم: «فَلْیَقُلْ: إِنِّی صَائِمٌ» «بگوید که: من روزه دارم» بعضی فرموده است که: این را به زبان بگوید، و بعضی دیگر فرموده که: این را در دل خود بگوید، و بعضی در فرض و نفل فرق قایل شده اند که در فرایض به زبان بگوید و در نوافل به قلب، مجال همه این توجیهات وجود دارد.
نویسنده: امام شاه ولی الله محدث دهلوی
ترجمه: شیخ الحدیث علامه سیدمحمدیوسف حسین پور
اشتراک گذاری
دیدگاهتان را بنویسید