آخرین اخبار

نامه تسلیت و تبریک به پادشاه!

هنگامی اندیشمند جهان اسلام حضرت مولانا سید ابوالحسن علی ندوی ـ رحمه الله ـ به ملاقات شاه فیصل به دربار پادشاهی رفتند و زیبایی و ابهت قصر را دیدند، پادشاه را مخاطب قرار داده، گفتند: بنده به فکر فرو رفتم و به یادم آمد که در هندوستان پادشاهی وجود داشت که وسعت سرزمین تحت سلطه‌ی […]

اشتراک گذاری
۱۵ بهمن ۱۳۹۳
958 بازدید
کد مطلب : 3428

هنگامی اندیشمند جهان اسلام حضرت مولانا سید ابوالحسن علی ندوی ـ رحمه الله ـ به ملاقات شاه فیصل به دربار پادشاهی رفتند و زیبایی و ابهت قصر را دیدند، پادشاه را مخاطب قرار داده، گفتند:

بنده به فکر فرو رفتم و به یادم آمد که در هندوستان پادشاهی وجود داشت که وسعت سرزمین تحت سلطه‌ی او نه تنها تمام شبه قاره‌ی هند و پاکستان، بلکه نپال، سریلانکا و افغانستان را در بر گرفته و شامل می‌شد. ایشان ۵۲ سال بر همه‌ی این سرزمین‌ها حکومت کرد، اما در طول این مدت، ۲۰ سال را بر پشت اسب گذراند. در دوران حکومت ایشان مسلمانان از آزادی کامل و تسهیلات لازم برخوردار بودند، اما وضعیت پادشاه طوری بود که لباس‌های پینه دار می‌پوشید؛ کتابت قرآن مجید را انجام می‌داد و با دوختن کلاه امرار معاش می کرد. خزانه را امانت الله و مخلوق آن می‌دانست؛ زندگی‌اش را با کمترین چیز می‌گذارند؛ اما برای دیگران سفره‌های فاخرانه می‌انداخت؛ خودش فقیر و تنگدست بود، اما برای دیگران جواهر پهن می‌کرد؛ او فقیر بود، اما با دلی گشاد از به کمک بینوایان می شتافت. وسایل و ابزار عیش و عشرت با یک اشاره‌ی او مهیا می‌شد، اما ایشان آخرت را به یاد آورده و می‌گریست. شب‌ها در بارگاه الهی ایستاده و بر کوتاهی خود گریه کرده و درخواست بخشش می‌نمود. پادشاه دربار خود بود، اما در دربار الهی فقیرانه ایستاده و گریه می‌کرد.

حکمرانان مسلمان خودشان فقیر، اما عوام و زیردستان آن‌ها ثروتمند و از تسهیلات لازم برخوردار بودند. امروز با دیدن این مکان به این فکر افتادم که همه چیز تغییر پیدا کرده و دگرگون گشته است؛ پادشاه خوشحال و بدون غم، اما عوام و ملت غریب و نیازمند!
پادشاه در قصرهای آن چنانی زندگی می‌کند، اما ملت حتی سرپناهی هم ندارند!
در گذشته پادشاهان برای همه‌ی مردم دردمند و فکرمند بودند، اما امروزه به فکر هیچ کس نیستند و در عیش و عشرت و زندگی عیاشانه‌ی خود مشغول هستند!
عرب‌های فلسطین را بنگریم که چه حالی دارند؟ یهودی‌ها و مسیحی‌ها چگونه آن‌ها را آواره کرده‌اند؛ خون مردم کشمیر چه قدر بی اهمیت و بی ارزش شده است؛ خاورمیانه از شناخت اسلام محروم است!
امروز وقتی قدم به کاخ شما گذاشتم، تاریخ اسلام را در مقابل چشمانم یافتم و به مقایسه‌ی بین حکمرانان گذشته و حال پرداختم.

وقتی سخنان امام سید ندوی به پایان رسید، چهره‌ی پادشاه از اشک‌ها خیس شده بود، حالا نوبت او بود، اما گریه امانش نمی‌داد. محافظان شخصی دوان دوان به سوی ملک فیصل حرکت کردند، اما با اشاره دست پادشاه برگشتند، سپس به مولانا فرمود: پادشاهان گذشته به این علت این‌گونه بودند که خیرخواهانی شجاع و مؤمن هم‌چون شما نصیب آن‌ها شده بود، شما همیشه تشریف بیاورید تا از نصایح شما بهره‌مند شویم.

⇓۲⇓

⇐ اینک نوه‌ی امام ندوی نیز وظیفه‌ی خود دانسته که همانند جد بزرگوارش نصایح دلسوزانه‌ی خویش را به پادشاه جدید عربستان تقدیم دارد؛ آن‌چه در ذیل می‌آید متن ترجمه شده‌ی نامه‌ی مولانا سید سلمان ندوی به هم‌نامش ملک سلمان بن عبدالعزیز می‌باشد که از صفحه‌ی رسمی ایشان در فیسبوک گرفته شده و با اندکی ویرایش تقدیم می‌گردد:

بسم الله الرحمن الرحیم
نامه تسلیت و تبریک!

خدمت خادم حرمین شریفین ـ که إن شاء الله به معنی کلمه باشد ـ، مرد تیزهوش و والامقام و حافظ کلام الله مجید و دارای قدر و منزلت نزد علما و صالحین، پادشاه عربستان سلمان بن عبدالعزیز! خداوند متعال او را از شر متجاوزین و توطئه‌های داخل و خارج و فتنه‌های مکاران و نیرنگ‌بازان محفوظ دارد و او را از جمله‌ی آن هفت نفری قرار بدهد که خداوند آن‌ها را در آن روزی که جز سایه او دیگر سایه‌ای نیست، زیر سایه‌ی عرش خود قرار می‌دهد.

خادم حرمین شرفین! ما شما را به خاطر از دست دادن برادر بزرگتان که در حفاظت از شرف و عزت و جایگاه حرمین شریفین بر راه و روش پدر و برادرانش می‌رفت، تسلیت عرض می‌کنیم؛ اما در اواخر عمر، برخی کشش‌ها و نیروهای شر و فتنه در داخل و خارج بر او غالب آمدند و خانه‌های تار عنکبوت را برای مکر و حیله بافت و برای از میان برداشتن شما و مخالفت با نظام نقشه کشید و منصب جدیدی ساخت و خواست که قدرت را به کسی که صلاحیت آن را ندارد، بدهد.

خداوند متعال ـ که هر آن‌چه را که بخواهد انجام می‌دهد و هیچ چیز قضا و قدر او را رد نمی‌کند و هیچ چیز حکم او را به تأخیر نمی‌اندازد ـ،  نقشه‌هایشان را خنثی کرد و سرزمین‌ها را از شرایط سخت و بحرانی که نزدیک بود در آن غرق شوند خارج ساخت و پادشاهی به شما رسید و شما سر ”افعی“ را قطع کردید و عزم و اراده خود را برای اصلاح محکم ساختید.

در سال ۱۹۸۵م. من دانشجوی دانشگاه اسلامی محمد بن سعود ریاض بودم و شما استاندار ریاض بودید؛ تعریف و تمجید شما بر سر زبان‌ها و قلب‌ها شاهد خیر و نیکی و مساعدت ضعفا و مستمندان بود. امتیاز شما از میان بقیه برادرانتان در حفظ و فهم کلام الله مجید بوده و این برایتان یک فضیلت و برتری است.

در سال‌های  گذشته وقتی که ظلم و ستم آشکار و علنی و اتهام شخصیت‌ها و گروه‌هایی را که در سطح جهان بر خیر و صلاحیشان گواهی داده می‌شود، دیدیم، امید خودمان را از مملکت سعودی قطع نمودیم و به خاطر شهرت به مزدوری و سکولاریسم بودن و تابعیت قدرت‌های صلیبی و صهیونیستی ناامید شده بودیم که ناگهان شما بر پرده‌ی پادشاهی ظاهر گشتید و متولی اصلاح و ریشه کنی فساد شدید و امید را به ما برگرداندید.

شما به جرأت و شهامت و اصالت شناخته شده‌اید و ما حق داریم که از شما انتظار داشته باشیم که راه اصلاح و ریشه کنی فساد و برگرداندن امنیت و آسایش و اجرای احکام کتاب الله و سنت نبوی را تا آخر بپیمایید.

از اینکه متولیان شر و فتنه و فساد را که در سال‌های اخیر سرزمین حرمین را در دریای فتنه انداخته بودند و مملکت سعودی را چنان بدنام کرده بودند که بغض و نفرت از این کشور در امت اسلامی انتشار یافته بود، برکنار کردید از شما سپاسگزاری می‌کنم.

اگر سوگند بخورم که ۹۹ درصد علمای شبه قاره‌ی هند، پاکستان، بنگلادش و جاهایی از آمریکا، اروپا و آفریقا که جوامع اسلامی هندی در آن‌جا سکونت دارند، گمانشان نسبت به مملکت سعودی بد شده و از رهبران و مسؤولین این کشور بیزاراند، سوگندم شکسته نخواهد شد.

بر شما مخفی نیست که ده‌ها تن از علما و داعیان صالح در خود این مملکت [عربستان] خشم خود را فرو برده و خود را نگه می‌دارند و قلب‌هایشان به گلوگاه‌ها رسیده است، به خاطر شرکت این کشور در کشتار هزاران نفر و حبس ده‌ها هزار و از بین بردن حکومت مصر و روی کار آوردن مزدور یهودیان، واقعا مصیبت بسیار بزرگی بود که قلب‌ها به خاطرش به درد آمد و مردم با زاری و عجز شکایت خود را به خداوند قادر و قوی بردند که خداوندا! فَرَجی بیاور… و این غم‌ها را از بین ببر… و ظالمان را مؤاخذه کن..

آیا این حق ما نیست که از شما که حافظ قرآن و پادشاه بزرگوار و با شهامتی هستید، انتظار داشته باشیم که مانند دوران ”متوکل“ خلیفه‌ی عباسی بعد از مأمون و معتصم، باشید… چنان‌که رهبر و پیشوای اهل سنت امام احمد بن حنبل در زندان بود و شکنجه می‌شد و با چنان شلاق‌هایی زده می‌شد که اگر فیل را با آن می‌زدند، فریاد می‌کشید… متوکل با عدل و انصاف  و اتباع سنت به میدان آمد و امام را از زندان آزاد کرده و او را اکرام و اعزاز نمود و او و یارانش را بر منبرها نشاند تا سخن حق را بگویند و سنت را یاری کنند.

به شما از صمیم قلب تبریک عرض می‌کنم و دراین بخش از سخنانم  دوست دارم که دیدارهای پدربزرگ بزرگوارم امام ابو الحسن ندوی با ملک سعود، فیصل، خالد، فهد و عبدالله را یادآوری نمایم و سخنان ایشان را که از قلب غمناکش برمی‌خیزید و نیز نامه‌ها و نوشته‌هایشان ـ که در کتابی به عنوان ”کیف ینظر المسلمون الی الحجاز وجزیره العرب“ چاپ شدند ـ و مجموعه نامه‌هایشان به پادشاهان جهت  اصلاح و راهنمایی؛ و شاید در زیارت‌های متکرر خود به ریاض با شما نیز ملاقات داشته است.

خادم حرمین شریفین! خداوند متعال شما را موفق بدارد!
تمام امور را به جایگاهشان برگردانید و با عدل و انصاف حکم کنید و بی گناهان از جمله طلاب و علما و صالحان و داعیان را که در بند به سر می‌برند، آزاد کنید و حکم ظالمانه‌ی ”تهمت ترورسیم“ بر اخوان المسلمین را بردارید و تمام ارتباطات خود را با سیسی جنایتکار و مزدورانش قطع کنید و یمن را از اسارت رها سازید و اهل سنت را در عراق و سوریه یاری کنید.

شنیده‌ام که وقتی که سیسی برای تسلیت به نزد شما آمده بود، شما به او شرف ملاقات نداده‌اید، اگر این‌طور باشد این امر غیرت شما را می‌رساند و هم‌چنین شنیده‌ام که شما ملاقات با اوباما را رها کرده و ندای پروردگارتان را برای نماز عصر لبیک گفته‌اید و پروتکل‌ها و قراردادهای دروغین و ساختگی سازمان جهانی را رها کرده‌اید. اگر این طور باشد این امر بر قوت ایمان و دیانت و ارتباط شما با خداوند متعال دلالت می‌کند.

نیز شنیده‌ام که سعود فیصل را برکنار کرده‌اید که این حکم درست و تصمیم صحیحی است و ـ إن شاء الله ـ از شما تصویبات و تصمیات دلیرانه‌ای خواهیم شنید. مخصوصاً امیدواریم که سفارت‌ها را اصلاح کنید؛ زیرا که این‌ها نمایندگان حرمین هستند و باید در شأن حرمین بوده و جایگاه آن را برسانند و دوستدار خیر و نماینده‌ی امت باشند.

در آخر ـ که سخن به درازا کشیده ـ تبریک و تهنیت ما را از شبه قاره‌ی هند بپذیرید.

از خداوند متعال مسألت دارم که شما را یاری کند و برکاتش را بر شما سرازیر نماید.

سلمان الحسینی الندوی
نوه امام ابوالحسن علی الحسنی الندوی
تاریخ ۲۷/۱/۲۰۱۵

منبع: سنت آنلاین

About Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

* Copy This Password *

* Type Or Paste Password Here *